دقیق

متن اصلی در مورد اهمیت دقت و صحت اطلاعات در جوامع معاصر بحث می‌کند. در دنیای امروز، با توجه به گسترش روزافزون فناوری و دسترسی آسان به اطلاعات، حفظ دقت اطلاعات به یک مسئله حیاتی تبدیل شده است. اشتباهات در داده‌ها می‌توانند تبعات جدی به همراه داشته باشند و بر تصمیم‌گیری‌های فردی و اجتماعی تأثیرگذار باشند. در این راستا، باید به این نکته توجه شود که هر گونه نادرستی در اطلاعات نه تنها می‌تواند به گمراهی افراد منجر شود، بلکه بر اعتبار منابع اطلاعاتی نیز تأثیر منفی می‌گذارد. به همین دلیل، بررسی و ارزیابی منابع اطلاعاتی پیش از استفاده از آن‌ها ضروری است. افراد و سازمان‌ها باید به توسعه مهارت‌های انتقادی برای تحلیل اطلاعات بپردازند تا بتوانند به انتخاب‌های آگاهانه‌تری دست یابند. بنابراین، مسئولیت هر فرد و نهادی است که با دقت و توجه به صحت اطلاعات، از گمراهی و انتشار اخبار نادرست جلوگیری کنند و به بهبود کیفیت اطلاعات در جامعه کمک نمایند. این مسئولیت نه تنها بر عهده تولیدکنندگان محتوا، بلکه بر عهده مصرف‌کنندگان نیز است تا با دقت بیشتری به منابع اطلاعاتی خود توجه کنند.

لغت نامه دهخدا

دقیق. [ دَ ] ( ع ص ) باریک از هر چیز. ( منتهی الارب ). چیزی باریک. ( دهار ). خلاف غلیظ. ( از اقرب الموارد ). نازک. تنک. لطیف. ( یادداشت مرحوم دهخدا ):
جاودان، قاری، بنازد دوش دهر
زین دقیقی و دقیق نادره.نظام قاری ( دیوان ص 25 ).چو در مشابهت اندک ملابست کافیست
مساز دق دقیق مرا به دق ابتر.نظام قاری ( دیوان ص 20 ).- دقیق الخصر؛ باریک میان. لاغرمیان. ( فرهنگ فارسی معین ).
- دقیق الفکر؛ نازک اندیش. نازک اندیشه. باریک اندیشه. ( فرهنگ فارسی معین ).
- دقیق النظر؛ باریک بین. خرده بین. تیزبین. ( فرهنگ فارسی معین ): اما شاعر باید که سلیم الفطره، عظیم الفکره، صحیح الطبع، جیدالرویه، دقیق النظر باشد... ( چهارمقاله ص 47 ).
|| باریک بین. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || کار پوشیده و دورو. خلاف واضح. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). کار پوشیده. ( دهار ). امر غامض. ( اقرب الموارد ). || کم خیر. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). مرد بی خیر. ( دهار ). || چیز اندک. ( غیاث ). || خوار.( دهار ). || ( اِ ) آرد. ( منتهی الارب ) ( دهار ). آرد باریک. ( غیاث ). طحین. ( اقرب الموارد ). ج، دِقاق، اَدِقّة، دَقائق. ( ناظم الاطباء ).
- دقیق النخل؛ به فارسی آنرا گشن خرما و گرد خرما خوانند. ( از تحفه حکیم مؤمن ) ( از فهرست مخزن الادویة ). گرد نخل نر که نخل ماده را بارور کند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
|| گوسپند. ( منتهی الارب ). غنم. ( اقرب الموارد ). || نزد پزشکان، سومین روده است. ( از کشاف اصطلاحات الفنون از بحر الجواهر ). و رجوع به دقاق شود.

فرهنگ معین

(دَ ) [ ع. ] (ص. ) ۱ - باریک، نازک. ۲ - خرد، کوچک.

فرهنگ فارسی

باریک، کم، هرچی نرم، آرد، کارپوشیده ودشوار
( صفت ) ۱ - باریک نازک. ۲ - نرم. ۳ - خرد کوچک. ۴ - باریک بینی نازک اندیشی. ۵ - نکته باریک امر غابض جمع ادقائ ادقه.

جملاتی از کلمه دقیق

حرفی شنیدم از لب جان‌بخش ساقی‌ای از جا شدم که نکته به‌غایت دقیق بود
خواستم وصف لبان تو ولی بسکه دقیق بجز این نکته ندانم که نه جای سخن است
فکرم دقیق گشت بسی در میان دوست نه زان میان خبر شد و نه از دهان دوست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم