فلاح به معنای موفقیت و پیروزی در زندگی، به ویژه در زمینههای کشاورزی و تولید محصولات است. این واژه نه تنها به دستاوردهای مادی اشاره دارد، بلکه به رشد روحی و معنوی انسانها نیز مرتبط است. به عنوان یک هدف مهم در زندگی اجتماعی و اقتصادی انسانها، باعث میشود که افراد به دنبال تحقق آرزوها و رویاهای خود باشند. در جوامع مختلف، به معنای تأمین نیازهای اولیه زندگی، نظیر غذا، مسکن و پوشاک نیز اهمیت ویژهای دارد. از این رو، تحقق آن به عنوان یک هدف جمعی در سطح جامعه، نیازمند همکاری و همیاری بین افراد و نهادها است. ایجاد زیرساختهای مناسب، آموزش و پرورش، و حمایتهای دولتی میتواند به تحقق این هدف کمک کند. به علاوه، فلاح در عرصه کشاورزی مستلزم استفاده بهینه از منابع طبیعی و توجه به اصول پایدار است. در این راستا، کشاورزان باید با استفاده از دانش روز و فناوریهای نوین، به بهبود کیفیت محصولات و افزایش بازدهی زمینهای زراعی بپردازند. بنابراین، فلاح نه تنها به معنای ثروت مادی، بلکه به معنای برقراری توازن و هماهنگی در زندگی فردی و اجتماعی نیز میباشد. در نهایت، دستیابی به فلاح مستلزم تلاش مستمر، برنامهریزی دقیق و توجه به ارزشهای انسانی و اجتماعی است که میتواند به بهبود کیفیت زندگی افراد و جامعه کمک شایانی نماید.

فلاح
لغت نامه دهخدا
فلاح. [ ف َ ] ( ع اِ ) طعام سحری. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || ( اِمص ) باقیماندگی در خیر و نیکویی. ( از اقرب الموارد ). || زیست. ( منتهی الارب ). || رستگاری. ( منتهی الارب ). فوز و نجات. ( از اقرب الموارد )
فرهنگ معین
(فَ لّ ) [ ع. ] (ص. ) کشاورز، برزگر.
فرهنگ فارسی
رستگاری، پیروزی، نجات، صلاح حال، کشاورز، برزگر
( صفت ) کشاورز برزگر.
فرهنگ اسم ها
معنی: رستگاری، نیک انجامی، سعادت
جملاتی از کلمه فلاح
آن پسر را کرد قاضی بافلاح بست قاضی هر دو را با هم نکاح
صلح کنی با همهٔ کاینات اینت بود اصل فلاح و نجات
ای خدا ترس اهل زهد و صلاح هست از انفاس تو جهان به فلاح