گاو

گاو

گاو، یک پستاندار بزرگ و نشخوارکننده با پنجه‌های پهن و سم‌دار از جنس بوس است. این حیوان به خانواده گاوسانان تعلق دارد و شامل گونه‌های وحشی مانند یاک، گور، گایال، بانتنگ و کوپری می‌شود، همچنین شامل گونه‌های اهلی آن نیز هست. گاومیش‌های آسیایی، آفریقایی و آمریکایی به‌طور واقعی گاو به حساب نمی‌آیند، زیرا آن به‌منظور تولید گوشت یا شیر پرورش داده می‌شود. اهلی‌سازی آن برای نخستین بار در خاورمیانه در دوران نوسنگی، حدود ۸۰۰۰ سال پیش از میلاد، صورت گرفت. کشاورزان مهاجر این دوره، این حیوان را به اروپا منتقل کردند. سیستم تخمیر در معده چهار قسمتی این حیوان به آن این امکان را می‌دهد که به‌خوبی از علف، که مهم‌ترین منبع غذایی‌اش است، بهره‌برداری کند. انواع اهلی به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند: نژادهای اروپایی که شامل گونه‌های بوس تائوروس از نسل اوروکس هستند و نژادهای مختلف زبو.

لغت نامه دهخدا

گاو. ( اِ ) از پیمانه ها معادل دوپرثنها ( پرسنگ ). ( ایران باستان ص 1498 ).
گاو. ( اِ ) ایرانی باستان: گاو، پهلوی: گاو، کردی: گا. افغانی: گوا. اُسِّتی: یگ، قوگ ( گاو ماده ). بلوچی: گک گکس ( گاو، گاو ماده، گاو نر ). وخی: گیو، گو. سریکلی: ژَئو.شغنی: ژائو. سنگلچی و منجی. گائو. یغنوبی، گوا. ( اساس اشتقاق اللغة ص 888 ) ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). جانوری است از خانواده ٔتهی شاخان از راسته نشخوارکنندگان، که در آرواره بالا فاقد دندانهای پیشین است و دندان نیش نیز ندارد.

فرهنگ معین

(اِ. ) ۱ - از حیوانات اهلی علفخوار. ۲ - نام دومین برج از برج های منطقه البروج که خورشید در اردیبهشت ماه در این برج دیده می شود، ثور.، ~ ِ پیشانی سفید کنایه از آدم خیلی معروف.، ~ بی شاخ و دم کنایه از: آدم درشت هیکل و بی فرهنگ، شخص ابله.،~ کسی زای

فرهنگ فارسی

برج دوم از دوازده برج منطقه البروج که بعربی آنرا ثور گویند. این برج بعد از صورت حمل قرار دارد ( بصورت گاوی نیم تنه توهم گشته که عقبش بسوی مغرب و جلو بطرف مشرق است و از ۱۴۱ ستاره تشکیل میگردد.
ازحیوانات اهلی وعلفخوار، دارای پیشانی پهن ودوشاخ، گاونر برای شخم زدن زمین وکوبیدن خرمن وبارکشی بکارمیرود
( اسم ) ۱ - پستانداری است از راست. سم داران از دست. زوج سمان از گروه نشخوار کنند گان و از تیر. تهی شاخان. پستانداری علفخوار است و معده اش مانند دیگر نشخوار کنندگان چهار قسمتی و شامل سیرابی نگاری هزارلا و شیردان میباشد. در آروار. فوقانی گاو دندانهای پیشین و نیش وجود ندارد و فقط دندانهای آسیا وجود دارند و بر عکس دندانهای پیشین و نیش در فک تحتانی موجودند. دندانهای نیش گاو همانند ثنا یاشده و بطور کلی بشکل یک ردیف منظم هشت تایی در جلو فک قرار دارند. در هر دست و پای گاو یک زوج سم و جود دارد. جانوری بسیار مفید است و از شیر و گوشت و پوست و نیروی بدنی آن استفاده میشود. 

گاو

جملاتی از کلمه گاو

بهر مشتی خر آبِ شرع مبر بی کَه و پنبه دانه گاو مخر
بر بُراق خرد نشین پیوست دور باش از هوای گاوپرست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم