کرنش در لغت به معنای سر فرود آوردن، تعظیم در برابر شخصی بزرگ است و نشان دادن تواضع و فروتنی میباشد. این واژه به نوعی احترام و ارادت به دیگران را نشان میدهد و در موقعیتهایی به کار میرود که فردی به دلیل مقام، دانش یا ویژگیهای دیگر، به شخصی احترام میگذارد.
از طرفی دیگر کرنش (انگلیسی: Strain) در علم مواد و مهندسی به تغییر شکل نسبی یک جسم به دلیل اعمال نیرو یا بار اشاره دارد. به عبارت دیگر، کرنش نشاندهنده تغییراتی است که در ابعاد یا شکل یک جسم به دنبال اعمال نیروها یا تنشها به وجود میآید.
کرنش. [ ک ُ ن ِ ] ( اِ ) کورنش ( در ترکی ). گورنیش ( در ترکی جغتایی ). سر فرودآوردن. تعظیم. ( فرهنگ فارسی معین ). سرفرودآوردن علامت خضوع را. بعلامت تکریم دوتا شدن. تعظیم کردن. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به کرنش کردن شود.
(کُ نِ ) [ تر. ] (اِ. ) تعظیم کردن، سر فرود آوردن در برابر بزرگان.
۱. فروتنی، تواضع.
۲. سر فرود آوردن در برابر شخص بزرگ.
ماخوذازترکی:فروتنی، تواضع، سرفرود آوردن دربرابرشخص بزرگ
( اسم ) سر فرود آوردن تعظیم.
{strain} [ژئوفیزیک، شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی عمران] تغییر ابعاد یا شکل جسم براثر تنش
کُرْنِش (strain)
در علم مواد، میزان تغییرشکل جسم درپی اِعمال نیروی تغییرشکل دهنده یا تنش است. این کمیت را به صورت نسبت میزان کشیدگی یا فشردگی جسم (تغییر طول، تغییر سطح یا تغییر حجم) به ابعاد اولیۀ آن نشان می دهند (← هوک،_قانون). ازجمله، کُرنش خطی را از تقسیم تغییر طول جسم بر طول اولیه اش به دست می آورند.
💡 عارف به غیر بارگه پیر میفروش گردن برای کرنش کس خم ندیدهام
💡 رموز کرنش و تسلیم را ادا کردم بدأب مردم دانا نه بذله سنج، ندیم
💡 سطوت دربار فقرم شد چنان کز روی کرنش قالی شاهان به خاک افتند در پیش حصیرم
💡 به زمین سیه هند که رفت از ایران؟ که به هر کرنش و تسلیم به سر دست نزد