پناهندگی به معنای ترک وطن به دلیل ترس واقعی از تعقیب به خاطر نژاد، مذهب یا عقاید سیاسی و جستجوی پناه در مکان دیگری است. از دوران باستان، تمدنهای بزرگ و ادیان الهی، از جمله اسلام، برای حمایت از افرادی که به دنبال امنیت هستند، اقداماتی را انجام دادهاند. در عصر حاضر، مفهوم پناهندگی دارای اهمیت حقوقی ویژهای، بهویژه در سطح بینالمللی، شده است. با افزایش تعداد آوارگان از اواخر قرن سیزدهم تا اوایل قرن بیستم، ضرورت تعریف دقیق پناهنده و تعیین صلاحیت نهادهای مسؤول حمایت از این افراد احساس شد.
در دوران جامعه ملل (۱۹۲۰-۱۹۴۶)، اقدامات متعددی برای حمایت از گروههای مختلف آوارگان انجام شد، مانند تصمیماتی در مورد پناهندگان روسی و ارمنی در سال ۱۹۲۲ و آوارگان آشوری و کلدانی در سال ۱۹۲۸. پس از تأسیس سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵، موضوع پناهندگان به شکل جامعتری مورد بررسی قرار گرفت. در سال ۱۹۴۸، سازمان بینالمللی پناهندگان تأسیس شد و اساسنامه آن، برای نخستین بار، اصطلاح پناهنده را به کلیه افرادی تسری داد که به دلایل موجه نمیتوانند از حمایت دولت خود بهرهمند شوند.
در سال ۱۹۵۱، کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد جایگزین آن سازمان شد و تعریف پناهنده را به افرادی اطلاق کرد که به دلیل ترس از تعقیب بر اساس نژاد، مذهب یا عقاید سیاسی، از کشور خود خارج شدهاند. این تعریف به سرعت در سطح جهانی پذیرفته شد، اما جامعه بینالمللی تصمیم گرفت حمایت از پناهندگان را به افرادی که به دلایل دیگر نیز در خطر هستند، گسترش دهد. از سال ۱۹۷۷، سازمان ملل مفهوم «پناهندگان و آوارگان» را به کار برد که شامل افراد آسیبدیده از فجایع انسانی میشود.
علاوه بر این، کنوانسیون ۱۹۶۹، با تمرکز بر مشکلات خاص پناهندگان در آفریقا، تعریف جامعتری ارائه داد که در آن پناهنده به هر فردی اطلاق میشود که به دلایل مختلف همچون اشغال یا ناامنی مجبور به ترک کشور خود شده باشد. این تحولات نشاندهنده تعهد جامعه جهانی به حمایت از افرادی است که در جستجوی امنیت و زندگی بهتر هستند.