رونده

رونده

واژه رونده در زبان فارسی به معنای کسی یا چیزی است که در حال حرکت یا پیشرفت است. این واژه می‌تواند در زمینه‌های مختلف به کار رود و به ویژگی‌های حرکتی، پیشرفت یا تغییر اشاره کند.

کاربردها:

در زندگی روزمره: به فردی که در حال تلاش برای بهبود وضعیت خود یا حرکت به سمت اهدافش است، رونده گفته می‌شود.

در ادبیات: این واژه ممکن است در متون ادبی و شعر به عنوان نمادی از حرکت و پیشرفت در زندگی یا جستجوی معنای عمیق‌تر زندگی به کار رود.

مفاهیم مرتبط:

واژه‌های مشابهی مانند «پیشرو»، «حرکت‌کننده» و «تلاش‌گر» نیز می‌توانند به معنای مشابهی اشاره داشته باشند و به افراد یا چیزهایی که در حال حرکت به سمت هدفی خاص هستند، اشاره کنند.

لغت نامه دهخدا

رونده. [ رَ وَ دَ / دِ ] ( نف ) نعت فاعلی از رفتن. آنکه رود. راهی. آنکه راه رود. ( فرهنگ فارسی معین ). عموم روندگان را نیز گویند چه پیاده چه سواره چه اسب و چه استر. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). روان شونده. ( یادداشت مؤلف ). ماشی. ( منتهی الارب )

فرهنگ معین

(رَ وَ دِ ) (ص فا. ) ۱ - عابر. ۲ - راهرو، سالک. ج. روندگان.

فرهنگ عمید

کسی که به راهی می رود، راهگذر.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - آنکه راه رود. ۲ - راهگذار عابر. ۳ - مسافر. ۴ - ( تصوف ) سالک جمع روندگان. یا روندگان عالم هفت سیاره. یا رونده آسمانی سیاره.

جملاتی از کلمه رونده

می نماید رونده مرتاض از مطاعم به قصد خویش اعراض
هم از دیده رونده سیل گوهر هم از گردن گسسته عقد زیور
کنون چه چاره سگالی ‌که بر تو از شش سو رونده چرخ فروبسته است راه مقر
این چرخ رونده با همه چشم نادیده جمال تو تمامی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم