احمی

لغت نامه دهخدا

احمی. [ اَ ما ] ( ع ن تف ) نعت تفضیلی از حمایت.
- امثال:
احمی من اِست النمر.
احمی من انف الأسد.
احمی من مجیرالجراد.
رجوع به مجمعالامثال میدانی شود.

فرهنگ فارسی

نعت تفضیلی از حمایت

جمله سازی با احمی

آمده اندر بسایه تو ازیراک احمی باشی تو از مجیر ظعاین
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تحویل
تحویل
میسترس
میسترس
هول
هول
آویزون
آویزون