گنجاندن

گنجاندن به معنای قرار دادن یا جا دادن چیزی در مکانی خاص است. این واژه به نوعی به عمل گنجاندن و جای دادن اشیا یا مفاهیم در فضایی اشاره دارد. در واقع، گنجاندن به معنای سازماندهی و مرتب‌سازی مکان‌ها به گونه‌ای است که بتوان از حداکثر ظرفیت آن‌ها بهره‌برداری کرد. گاهی این عمل به صورت فرایندی انجام می‌شود که در آن، تلاش می‌شود تا اشیا به شکلی منظم و کارآمد در یک فضا قرار گیرند. از این رو، گنجاندن می‌تواند به عنوان یک مهارت در مدیریت فضا و منابع نیز تلقی شود. لذا در زمینه‌های مختلف مانند طراحی داخلی، انبارداری و حتی در زمینه‌های علمی و آموزشی، اهمیت زیادی دارد.

لغت نامه دهخدا

گنجاندن. [ گ ُ دَ ] ( مص ) چیزی را در جائی جای دادن. ( فرهنگ نظام ). گنجیدن فرمودن. ( ناظم الاطباء ). جای دادن. گنجانیدن. رجوع به گنجانیدن شود.

فرهنگ معین

(گُ دَ ) (مص م. ) چیزی را در جایی جای دادن.

فرهنگ عمید

چیزی را در جایی یا میان چیزی جا دادن.

فرهنگ فارسی

گنجانیدن:چیزی رادرجائی یامیان چیزی جادادنگنجاننده:کسی که چیزی رادرمیان چیزی جابدهدگنجانیده:جاداده شده
( مصدر ) جای دادن چیزی را در چیزی یا محلی گنجیدن فرمودن: هزار سلطنت دلبری بدان نرسد که در دلی هنر خویش را بگنجانی. ( حافظ )

ویکی واژه

includere
inserire
چیزی را در جایی جای دادن.

جمله سازی با گنجاندن

گرچه بر خورشید من آفاق تنگی می کند از سبک روحی توان در ذره گنجاندن مرا

هراری پس از سه فیلم کوتاه و یک فیلم نیمه‌بلند، نخستین فیلم بلند خود یعنی گنجاندن تاریکی را کارگردانی کرد که فیلمی در ژانر سرقت و درام انتقامی خانوادگی دربارهٔ دلالان الماس در آنتورپ بود.