چوری

چوری

کلمه چوری در زبان فارسی به معانی مختلفی می‌تواند استفاده شود، اما بیشتر به معنای دزدی یا سرقت به کار می‌رود. این واژه به عنوان یک اسم استعمال می‌شود و همچنین می‌تواند به عنوان فعل مکثی و در زبان محاوره به کار برود. این کلمه را می‌توان در جملات به شکل‌های زیر به کار برد: او متهم به چوری شده است. چوری کردن، عمل ناپسندی است. در نوشتار رسمی، بهتر است از معادل‌های رسمی‌تر و ادبی‌تر استفاده شود، مگر در متون غیررسمی یا محاورات. می‌توان در کنار این کلمه از قیدها و صفات استفاده کرد، مانند چوری کامیابی.

لغت نامه دهخدا

چوری. ( اِ ) بازوبند و دست بند. ( ناظم الاطباء ). || چوری فروش. آنکه چوری فروشد. دست بندفروش. کسی که دست بند و زینت های زنانه دیگر فروشد. || جوجه کوچک مرغ. ( فرهنگ نظام ). بچه ماکیان که تازه از تخم برآمده و پرهای اولی آن نریخته باشد. ( ناظم الاطباء ). || در ترکی دختر. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). در ترکی بمعنی کنیز باکره و دختر خانه زاد است. ( فرهنگ نظام ):
چوری... گنده فراخی که تراست
آیا ز چه جنس است بگو با من راست
گر مشک بود درش فراخ اینهمه چیست
ور زآنکه جوال است پراز آب چراست ؟شفائی ( از آنندراج ).|| در ترکی پسر. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج و بهار عجم ).
چوری. [ چ َ ] ( اِ ) اصل این کلمه هندی است و آن آلتی است که از مویهای دراز گاو تبت و جز آن برای دور کردن مگس سازند. ( ناظم الاطباء )، مگس پران.
چوری. ( اِخ ) از دهات آمل از آبادیهای مازندران و استرآباد. ( مازندران و استرآباد تألیف رابینو بخش انگلیسی ص 113 ). در ترجمه فارسی «چاوری » آمده است، و درست نمی نماید. ( مازندران و استرآباد ص 153 ).

فرهنگ فارسی

از دهات آمل از آبادیهای مازندران و استر آباد ٠

ویکی واژه

تغییر یافته جوجه در لهجه اصفهانی
چوری
چوری
چوری

جملاتی از کلمه چوری

نظر سیراب می گردد چو یاقوت از تماشایش سفالی را که آن خط چوریحان تازه می سازد
زخورشید قیامت فیض شبنم می برد صائب دماغی را که آن خط چوریحان تازه می دارد

الکساندر چوریلوف بازیکن فوتبال اهل اوکراین است.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم