لغت نامه دهخدا
نیک ماند خم زلفین سیاه تو به دال
نیک ماند شکن جعد پریش تو به جیم.فرخی. || ( نف مرخم ) در کلمات مرکبه ذیل مخفف پریشنده، بمعنی پریشان کننده، پراکننده است: خاطرپریش. خاک پریش. و شاید دندان پریش نیز از این قبیل باشد:
در خموشی نبود لهواندیش
گاه گفتن نبود لغوپریش.سنائی ( از فرهنگ جهانگیری ).باد بر سده تو هم نرسد
باد فکرت نه باد خاک پریش.انوری.