مادۀ معدنی طبیعی، که مایعی اشتعالپذیر و به رنگ قهوهای مایل به سبز تیره است، در زیر صخرههای متخلخل یافت میشود. این ماده که از هیدروکربنهای مخلوط با اکسیژن، گوگرد، نیتروژن و عناصر دیگر با نسبتهای متغیر تشکیل شده، به نظر میرسد از مواد آلی بسیار قدیمی که ابتدا تحت تأثیر باکتریها و سپس گرما و فشار دگرگون شدهاند، به وجود آمده باشد. نوع خام، که منشأ آن میتواند مواد شیمیایی نیز باشد، از طریق فرآیندهایی چون تقطیر، محصولات متنوعی مانند نفت کوره، نفت سیاه، بنزین، کروزین، گازوئیل و روغن روانساز را تولید میکند. فرآوردههای نفتی نقش مهمی در تولید شویندهها، الیاف مصنوعی، پلاستیکها، حشرهکشها، کودهای شیمیایی، داروها، مواد آرایشی و لاستیکهای مصنوعی ایفا میکنند. این سوخت فسیلی از بقایای گیاهان و جانوران دریایی متعلق به میلیونها سال پیش تشکیل شده است. رسوبات این مواد و سنگها در بستر دریا ته نشین شده و توسط باکتریها در محیطهای بیهوازی تجزیه گشتهاند. چربیهای موجود در رسوبات توسط باکتریها به اسیدهای چرب و سپس به مواد آسفالتی به نام کروژن تبدیل شدهاند. این مواد در طول میلیونها سال، تحت تأثیر گرما و فشار، به نفت خام بدل گشتهاند.
نفت
لغت نامه دهخدا
نفت. [ ن َ ] ( اِ ) در اوستا: نپته ( تر. نمناک )،هندی باستان: نبه، نبهته ( شکافتن، ترکیدن )، هوبشمان گوید: اسم مفعول از ریشه نبه در اوستا نبد آمده، که نظایر متعدد دارد. اسم مفعول مختوم به ته، نپته است. ( قیاس شود با بسته = سانسکریت بدهه و غیره ). دلیلی نیست که آن را از ریشه نپه بدانیم. آیا این کلمه هند و ژرمنی ( هند و اروپائی ) است ؟ ارمنی: نوت ( قیر. نفت )، یونانی: نپثه، در اوراق مانوی ( پهلوی ): نفت ( قیر. نفت )، لاتینی: نفته. از سوی دیگر مؤلف «معجمات عربیه - سامی » نویسد «نفط، اصل آن اکدی است بصورت فعلی نباطو ( به فتح اول و دوم و ضم چهارم ) به معنی درخشید، روشن کرد، تابید، طلوع کرد، آغاز کرد؛ و از آن نبطو ( به کسراول و ضم سوم ) آمده به معنی نور؛ و نمبطو ( به فتح اول و سوم و ضم چهارم ) به معنی روشنائی، درخشندگی؛ و نباطش ( به فتح اول و کسر چهارم ) به معنی با درخشندگی، آشکارا؛ و از آن است کلمه نبطو ( به فتح اول و ضم سوم ) به معنی نفط، و شکی نیست که سبب اطلاق این اسم بر آن، آن است که یکی از خواص «نفط» نبوط آن است یعنی خروج از جوف زمین و چون آن را بسوزانند درخشندگی گیرد، پس آن را به معنی نابط، خارج، لامع، مشرق گرفتند.بنابراین، سریانی، لغت اصلی این کلمه نیست بلکه اکدی اصل آن است و از این به تمام زبانهای دیگر رفته است و غرابتی هم ندارد، زیرا عراق ( یا بلاد اکد، بابل، آشور ) از قدیمترین ازمنه منبع نفط بود چنانکه اکنون هم هست، و نفط فقط در عصر ما کشف نشده بلکه وجود آن همواره در عراق شناخته بوده است، زیرا به صورت دریاچه هائی بر سطح زمین نبعان دارد و در شب می درخشد و نورآن از دور پیداست؛ و فعل «نَفَطَ» در عربی به معنی پراکنده شد و خارج شد، آمده و مبدل آن در «نَبَطَ» است به معنی بیرون آمد آب و خارج شد. ( حاشیه برهان قاطع چ دکتر معین ص 2155 ). مایع قابل احتراق معدنی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به شرکت ملی نفت شود:
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
در اوستا: نپته هندی باستان: نبه نبهته ٠
دانشنامه آزاد فارسی
تاریخچه. بشر قرن ها نفت را می شناسد و از آن استفاده می کند. در ۳۸۰۰پ م سومری ها آن را برای تقویت خشت های گلی به کار می بردند. باکو جزو نخستین مکان هایی است که در آن نفت شناسایی و مصرف شده است. در ۵۰۰پ م اولین چاه نفت در جنوب ایران حفر و ثبت شد. چاه های مشابهی نیز در قرن ۱۳م در برمه برای تهیه نفت لامپ ها حفر شد. بعد از کشف امریکا، کشتی های اسپانیایی با قیر جمع شده در شکاف سواحل دریاچۀ ماراکایبوی ونزوئلا درزگیری و آب بندی شدند. معمولاً ذخایر نفت و گاز در کنار یکدیگر یافت می شوند، زیرا گاز طی تشکیل نفت متصاعد می شود.
ویکی واژه
به زبان اکدی ناپتو نامیده شده. نفت در عیلام قدیم استخراج میشد و در بابلباستان از نفت نیک اطلاع داشتند.
بینی، دماغ.
جمله سازی با نفت
بجا آرید آنچه اینجا بگفتم که ما گفتیم و هم خود من شنفتم
به فکر دل نفتادی به هیچ باب دریغ به گنج راه نبردی درین خراب دریغ