مهری

مهری به معنای نشانه یا علامت است که معمولاً در متون رسمی و قانونی به کار می‌رود. این عنوان می‌تواند به مهرهایی اشاره کند که در قراردادها، اسناد و مدارک رسمی برای تأیید اعتبار و اصالت آن‌ها استفاده می‌شود. همچنین مهری می‌تواند به عنوان نمادی از اعتماد و تعهد در روابط اجتماعی و تجاری به کار رود. مهری‌ها به طور کلی به دو دسته تقسیم می‌شوند: مهرهای دولتی و مهرهای شخصی. مهرهای دولتی معمولاً در اسناد قانونی مانند شناسنامه، گذرنامه و مجوزها استفاده می‌شوند. مهرهای شخصی نیز شامل مهرهایی هستند که توسط افراد یا شرکت‌ها برای تأیید اسناد و قراردادها به کار می‌روند. هر یک از این مهرها ویژگی‌ها و الزامات خاص خود را دارند. استفاده از مهر در برخی از اسناد قانونی الزامی است، به ویژه در مواردی که نیاز به تأیید هویت و اعتبار امضاکننده وجود دارد. به عنوان مثال، در قراردادهای تجاری و اسناد رسمی، وجود مهر ممکن است برای اثبات اعتبار و قانونی بودن اسناد ضروری باشد. اما در برخی موارد، با وجود عدم وجود مهر، ممکن است اعتبار سند به دلیل وجود امضاهای معتبر حفظ شود. برای جلوگیری از جعل مهر، استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته مانند مهرهای الکترونیکی و دیجیتال توصیه می‌شود. این نوع مهرها امنیت بیشتری دارند و امکان جعل آن‌ها کمتر است. همچنین، استفاده از ویژگی‌های منحصر به فرد مانند هولوگرام، بارکد و دیگر عناصر امنیتی در طراحی مهرها می‌تواند به کاهش خطر جعل کمک کند. آموزش و آگاهی افراد در مورد اهمیت امنیت مهر نیز مهم است. برای ثبت یک مهر جدید، ابتدا باید طراحی و مشخصات آن تعیین شود. سپس، درخواست ثبت مهر به اداره مربوطه ارائه می‌شود که ممکن است شامل مدارک شناسایی و اطلاعات شخصی باشد. پس از بررسی و تأیید درخواست، مهر ثبت می‌شود و مجوز استفاده از آن صادر می‌گردد. این فرآیند ممکن است بسته به نوع مهر و قوانین مربوطه متفاوت باشد.

لغت نامه دهخدا

مهری. [ م َ ری ی ] ( ص نسبی ) اشتر مهری؛ اشتر نیک و نجیب. منسوب به بنی مهرة. ج، مَهاری. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به مهریة شود.
مهری. [ م ِ ] ( اِ ) نوعی از چنگ باشد و آن سازی است که مطربان نوازند، و بعضی گویند یکی از نامهای ساز چنگ است. ( برهان ). چنگ باشد که مطربان نوازند. ( جهانگیری ). از آلات موسیقی کثیرالاوتار است. ( یادداشت مؤلف ):
مهری یکی پیر نزار آوا برآورده بزار
چون تندر اندر مرغزار جانی به هرجا ریخته.خاقانی.
مهری. [ م ُ ] ( ص نسبی ) منسوب به مهر. مهر کرده شده و تمغا زده شده. ( ناظم الاطباء ). || صره زر و سیم مهربرنهاده. ( آنندراج ):
از پس آنکه ز انعام جلال الوزرا
به تو هر ساله رسد مهری پانصدگانی.فتوحی در مذمت انوری ( از آنندراج ).امیرعلاءالدین فرامرز مراصد دینار عطا کرد در حال مهری بیاوردند صد دینار نیشابوری در وی. ( نظامی عروضی، از آنندراج ).
مهری. [ م ُ هََ رْ ری ] ( ع ص ) نعت فاعلی از تهریة. به رنگ زرد درآورنده جامه را. رجوع به تهریة شود. || مخفف مهری ٔ، هریسه کننده گوشت را. رجوع به مهری و تهرئة شود.
مهری. [ م ُ هََ رْ را ] ( ع ص ) جامه رنگ شده به رنگ زرد. || جامه رنگ شده به «صبیب » که آن آب برگ کنجد و سمسم باشد. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به تهریة شود.
مهری. [ ] ( اِخ ) یکی از طوایف پشت کوه از ایلات کرد ایران. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 70 ).
مهری ٔ. [ م ُ هََ رْ رِءْ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از تهرئة. هریسه کننده گوشت را. رجوع به مهری و مهراء و تهرئة شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - منسوب به مهر. ۲ - کیسه مهر برنهاده. ۳ - قطعهای گل خشکیده که ازخاک کربلا و نجف آرند و شیعه آنرا بهنگام نماز سجده گاه خود سازند. ۴ - قطعه سنگ کلوخ چوب یا برگ که شیعه بهنگام نماز سجده گاه سازند.
یکی از طوایف پشت کوه از ایلات کرد ایران.

فرهنگ اسم ها

اسم: مهری (دختر) (فارسی) (طبیعت، کهکشانی) (تلفظ: mehri) (فارسی: مِهري) (انگلیسی: mehri)
معنی: منسوب به مهر، محبت، دوستی، مهربانی، خورشید، نام هفتمین ماه از سال شمسی، نام سازی قدیمی، ( مهر، ی ( پسوند نسبت ) )، ( در موسیقی ) نوعی از چنگ، ( مهر + ی ( پسوند نسبت ) )، به علاوه ( در موسیقی ) نوعی از چنگ

جملاتی از کلمه مهری

وزان پس چون تو خشم و ناز کردی ز بد مهری دری نو باز کردی
قضای بد مرا در مهری افگند فزون از مهر مام و مهر فرزند
در غمت زار بگریم من و از بی‌مهری بازخندی چو تو، من زار بگریم ز غمت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم