مسترد

وازه مسترد زمانی به کار برده می شود که چیزی مانند مبلغ، سند، یا کالایی به صاحب اصلی آن یا به منبع اولیه برگردد. مثلا وقتی گفت می شود مبلغ مسترد شد یعنی مبلغ به شخص یا حساب اصلی برگردانده شد.

  • چو وام همه می شود مسترد در ایام رسم است داد و ستد
  • گر توانی بار دیگر از خرد باز آوردن مر او را مسترد
  • گشته باشد هم‌چو سگ قی را اکول مسترد نحله بر قول رسول

لغت نامه دهخدا

مسترد. [ م ُ ت َ رِدد ] ( ع ص ) نعت فاعلی از استرداد. واپس خواهنده. رجوع به استرداد شود.
مسترد. [ م ُ ت َ رَدد ] ( ع ص ) نعت مفعولی از استرداد. بازپس داده شده وواپس داشته شده. ( غیاث ) ( آنندراج ). واگرفته. رد کرده شده. پس گرفته شده. رجوع به استرداد شود:
هر که آنجا بگذرد زر میبرد
نیست هدیه مصلحان را مسترد.مولوی ( مثنوی ).کار آن دارد خود آن باشد ابد
دائما نی منقطع نی مسترد.مولوی ( مثنوی ).- مسترد داشتن و مسترد کردن و مسترد نمودن؛ بازپس گرفتن. استرداد کردن. طلب بازپس دهی کردن.
- || پس دادن. باز دادن. واپس دادن. عودت دادن.

فرهنگ معین

(مُ تَ رَ دّ ) [ ع. ] (اِمف. ) باز فرستاده، پس داده.

فرهنگ عمید

پس گرفته شده، پس داده شده.

فرهنگ فارسی

پس گرفته شده، پس داده شده
( اسم ) رد کننده پس دهنده.

ویکی واژه

باز فرستاده، پس داده.

جملاتی از کلمه مسترد

از باشگاه‌هایی که او در آن بازی کرده‌، می‌توان به باشگاه فوتبال آژاکس آمستردام اشاره کرد.
آسر در آمستردام متولد شد و وكیل موفقی شد که توانست با درآمد خوبی که داشت هزینه علاقه‌مندیش با کار عکاسی را بپردازد.
کار آن دارد خود آن باشد ابد دایما نه منقطع نه مسترد
خطهٔ بحرین را سازی به ایران مسترد بی‌نصیب از غوصگاه لؤلؤ لالا شوی
یکی از جاذبه‌های گردشگری آمستردام، قایق‌سواری در کانال‌های داخل شهر است که از مقابل خیلی از ساختمان‌های شهر می‌گذرد.
ز بخت خود نه از جود تو بینم اگر این التماسم مستردست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم