کلمه مساعدت در زبان فارسی به معنای کمک و یاری است و در نوشتار و گفتار رسمی و غیررسمی به کار میرود. این واژه یک اسم است و معمولاً به عنوان مفعول یا اسم فاعل در جملات به کار میرود. این کلمه بیشتر در مکالمات و نوشتارهای اداری، علمی و غیررسمی به صورت رسمی استفاده میشود. این کلمه میتواند به عنوان فاعل، مفعول یا جار در جمله قرار گیرد و در ترکیبات خاصی مانند درخواست مساعدت و دیگر ترکیبات مشابه نیز به کار میرود.
مساعدت
لغت نامه دهخدا
مساعدت. [ م ُ ع َ دَ ] ( ع مص ) مساعدة. مساعده. یاری کردن. ( غیاث ). مدد کردن. کمک کردن. کمک. یاری. یارمندی. دستیاری. همراهی. معاضدت. معاونت. موافقت
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. همراهی کردن، موافقت کردن.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) یاری کردن موافقت کردن. ۲ - ( اسم ) یاری موافقت: اعیان و مشاهیر خراسان از ما درخواست کردند تا رعایت و حمایت ایشان کنیم و بمساعدت و معاونت ایشان قیام و اقدام نماییم.
ویکی واژه
کمک رساندن، یاری کردن.
جملاتی از کلمه مساعدت
گر باشد از بهار سعادت مساعدت باز آید آن جمال گل تو بدین چمن
روبجوان کرده که بر گوی راست در همه بخت از چه مساعدتر است
عشق خوشست ار مساعدت بود از یار یار مساعد نه اندکست و نه بسیار