محل

محل قرارگیری آپاندیس در سمت راست شکم و در نزدیکی اتصال روده بزرگ به روده کوچک قرار دارد. این عضو به شکل یک لوله باریک و دراز است و به طور معمول در ناحیه‌ای به نام فوسا ایلیاکا واقع شده است.

آپاندیس به عنوان یک ساختار اضافی در بدن شناخته می‌شود و نقش خاصی در هضم غذا ندارد، اما ممکن است در سیستم ایمنی بدن نقش داشته باشد. التهاب در این محل، که به آن آپاندیسیت گفته می‌شود، می‌تواند باعث درد شدید در ناحیه شکم شود و نیاز به درمان فوری دارد.

لغت نامه دهخدا

محل. [ م َ ] ( ع اِ )مکر. || بدی. || فریب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || گرد. ( منتهی الارب ). گرد و غبار. ( ناظم الاطباء ). || خشکسال.( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || استادگی باران. ( منتهی الارب ). ایستادگی باران. ( ناظم الاطباء ). || سختی و تنگی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ج، محول. || ( ص ) زمین قحطرسیده: ارض محل و محلة. ( منتهی الارب ). || مرد بی خیر و بیفایده: رجل ٌ محل. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع. ] ۱ - (مص ل. ) خشک سال رسیدن زمین را، قحط زده شدن. ۲ - سعایت کردن نزد سلطان. ۳ - (مص م. ) رنج دادن کسی را به سعایت. ۴ - (اِمص. ) خشک سالی، قحط. ۵ - (ص. ) مرد بی خبر و بی فایده. ۶ - (اِ. ) مکر، فریب.
(مُ حِ لّ ) [ ع. ] (اِفا. ) ۱ - از حرم بیرون آینده. ۲ - مرد شکنندة حرمت حرام. ۳ - مردی که هیچ بر عهدة خود ندارد. ۴ - مردی که ماه حرام یا امر حرام را حرمت ننهد. ۵ - گوسفند که چون گیاه بهار بخورد شیر فرود آرد.
(مَ حَ لّ ) [ ع. ] (اِ. ) جا، مکان.

جملاتی از کلمه محل

با روی تو ماه را محل نتوان یافت مثلت ز ابد تا به ازل نتوان یافت
محل شناس طرب باش یعنی آن ساعت که گرد غم ننشیند برخ جبین مگشای
اگر آن نقطه را خواهی محل جو در دل آنان که دیو نفس کشتند و طلب کردند یزدان را
گفته جای تو بر خاک در ماست کمال آن محل نیست گدا را مکن اعزاز چنین
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم