محصوری

لغت نامه دهخدا

محصوری. [ م َ ] ( حامص ) حالت و عمل محصور. رجوع به محصور شود.

فرهنگ فارسی

حالت و عمل محصور

جمله سازی با محصوری

علی و پسرش حسن با توجه به زندگی محصوری که در شهر نظامی سامرا تحت نظارت عباسیان داشتند، عسکری یا به تعبیر شیعیان «اِمامَیْنِ عَسکِریّین» هم نامیده می‌شوند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کس کش یعنی چه؟
کس کش یعنی چه؟
اگزجره یعنی چه؟
اگزجره یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز