محتاط

محتاط به فردی اطلاق می‌شود که با دقت و با احتیاط نسبت به انجام امور مختلف اقدام می‌کند. این نوع رفتار نشان‌دهنده عزم و اراده‌ای است که فرد در پیگیری تصمیمات خود دارد و سعی می‌کند جوانب مختلف یک موضوع را به‌طور کامل بررسی کند. به عبارت دیگر، محتاط بودن به معنای توجه به جزئیات و پیش‌بینی خطرات و پیامدهای احتمالی است. افراد محتاط معمولاً به جای عمل impulsive، ترجیح می‌دهند با تدبیر و فکر عمیق عمل کنند و از این طریق می‌توانند از اشتباهات و مشکلات احتمالی جلوگیری کنند. در زندگی روزمره، این ویژگی می‌تواند به افراد کمک کند تا تصمیمات بهتری اتخاذ کرده و در موقعیت‌های چالش‌برانگیز به‌خوبی عمل کنند.

لغت نامه دهخدا

محتاط. [ م ُ ] ( ع ص ) محاصره کرده. ( آنندراج ). محصور و حصار کرده شده و احاطه شده. ( ناظم الاطباء ). || حازم و هوشیار درکار. ( از منتهی الارب ). باحزم و هوشیار در کار و بااحتیاط. ( ناظم الاطباء ). احتیاطکار. استوارگیر. ملاحظه کار. پخته. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). دشوارکار. ( زمخشری ). پروادارنده. آنکه در امور با احتیاط رفتار کند.

فرهنگ معین

(مُ ) [ ع. ] (اِفا. ) با احتیاط، احتیاط - کننده.

فرهنگ عمید

کسی که با حزم و احتیاط به امری اقدام کند.

فرهنگ فارسی

کسی که باحزم واحتیاط به امری اقدام کند
( اسم ) آنکه در امور با احتیاط رفتار کند احتیاط کار پروا دارنده.
محاصره کرده

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] محتاط به شخص عمل کننده به احتیاط به قصد یقین به امتثال تکلیف اطلاق می شود.
محتاط، کسی است که از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل می نماید که یقین می کند تکلیف واقعی خود را انجام داه است، خواه مقلد باشد یا مجتهد؛ برای مثال؛ در جایی که عده ای کاری را حرام می دانند و عده ای دیگر آن را حرام نمی دانند، وی از آن عمل اجتناب می کند، و یا در جایی که عده ای عملی را واجب می دانند و عده ای دیگر آن را واجب نمی دانند، وی آن عمل را انجام می دهد.

جملاتی از کلمه محتاط

چرخ انجام امر و نهی ترا چیست دانی معلم محتاط
کاین‌ عقل جزوی از پی نظم معاش هست محتاط شحنه‌ای به سر چارسو مرا
بود حاجی معین محتاط و معقول امین الضرب در عدلیه مشغول
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم