در ویکی واژه لوزه یعنی قسمی شیرینی که خود انواع مختلف دارد: لوز بادام، لوز شیرازی، لوز عسل، لوز نار
( حاشیه لغت نامه اسدی نخجوانی ) : چون برون جست لوز از سوراخ
[ ل َ ] ( ع اِ ) پناهگاه، جمع الواز ( مهذب الاسماء )
[ ل َ ] ( ع مص ) پناه گرفتن به چیزی، خوردن چیزی را، رهائی یافتن
[ ل َ وِ ] ( ع ص ) اِنّه لَعَوِزٌ لَوِزٌ؛ یعنی او محتاج است
( اِخ ) نام کرسی بخش پیرینه سفلی از ولایت آرژله گازست