فرمانروایی

فرمانروایی، مفهومی بنیادین در عرصه اجتماع و سیاست، بیانگر اعمال قدرت و حاکمیت بر یک قلمرو، جامعه یا گروه است. این اصطلاح، در برگیرنده تمام جوانب مربوط به اداره امور، اعمال حاکمیت قانونی و تأمین نظم و امنیت در یک محدوده معین می‌شود. فرمانروایی، صرفاً به معنای اعمال زور و سلطه نیست، بلکه متضمن پذیرش مسئولیت در قبال رفاه، آسایش و پیشرفت جامعه تحت حاکمیت نیز می‌باشد. از این رو، فرمانروایان و حکمرانان، علاوه بر داشتن قدرت، نیازمند تدبیر، عدالت و توانایی در هدایت جامعه به سوی اهداف متعالی هستند. در طول تاریخ، اشکال گوناگونی از فرمانروایی پدید آمده است که هر یک، ویژگی‌ها و مختصات خاص خود را داشته‌اند. از پادشاهی‌های موروثی و امپراتوری‌های بزرگ گرفته تا نظام‌های جمهوری و دموکراسی مدرن، همگی نمونه‌هایی از تلاش بشر برای ایجاد ساختارهای حکومتی کارآمد و عادلانه بوده‌اند. هر یک از این نظام‌ها، مزایا و معایب خاص خود را دارا بوده و در شرایط و زمان‌های گوناگون، مورد اقبال یا انتقاد قرار گرفته‌اند. با این حال، هدف مشترک همه آن‌ها، تأمین نظم، امنیت و رفاه برای جامعه تحت حاکمیت بوده است.

لغت نامه دهخدا

فرمان روایی. [ ف َ ما رَ ] ( حامص مرکب ) فرمان روا شدن. فرمان روا بودن. فرمان فرمایی. حکومت. ریاست. ( یادداشت به خط مؤلف ):
وزیر ملک صاحب سید احمد
که دولت بدو داد فرمان روایی.فرخی.ازیرا نخواهم که هرگز کسی را
بود بر دلم جزتو فرمان روایی.قطران تبریزی.فرق میان پادشاهان و دیگران فرمان روایی است. ( نوروزنامه ).

فرهنگ معین

( ~. رَ ) (حامص. ) حکومت.

فرهنگ عمید

شغل و عمل فرمانروا، حکمرانی، حکومت.

فرهنگ فارسی

عمل فرمانروا حکمرانی حکومت.

جمله سازی با فرمانروایی

ز گردیدن از بس که آسود ایام چو عهد تو آمد به فرمانروایی،
مرا نامی بود زین پادشایی ترا باشد همی فرمانروایی
هرکه فرمانروایی از وی یافت کارفرمای انس و جان باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال امروز فال امروز استخاره کن استخاره کن