فرخ فال

فرهنگ معین

(فَ رُّ ) [ فا - ع. ] (ص مر. ) خوشبخت، نیک بخت.

فرهنگ عمید

خجسته فال، نیک بخت.

فرهنگ فارسی

( صفت ) خجسته فال خوش طالع خوشبخت.

ویکی واژه

خوشبخت، نیک بخت.

جمله سازی با فرخ فال

چو دید سائل او سایه مبارک او ز دور گوید اینک همای فرخ فال
حزین، اکنون به حاجی باد طوف کعبه ارزانی که من بر گرد این دیوان فرخ فال می گردم
تو بنشستی بملک اندر بفرخ فال و نیک اختر نیارد بیشتر زین پیش گیتی مردم دون را
بفرخ فال می خور تا مغنی دهد، بالا سماع خر گهی را
ای سنایی خویش را چون طبع خرم وقت کن روح را چون خود همایون بخت و فرخ فال کن
خجسته بادا فصل ربیع و گردش سال بر این خجسته لقا پادشاه فرخ فال
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
علت
علت
اورگیم
اورگیم
ژرف
ژرف
استیصال
استیصال