عیدی

عیدی به معنای هدیه‌ای است که در مناسبت‌های خاص به افراد داده می‌شود. در ایران، معمولاً در عید نوروز، به عنوان آغاز سال نو، به کودکان و بزرگ‌ترها تعلق می‌گیرد. این سنت به عنوان نمادی از محبت و احترام به یکدیگر در فرهنگ ایرانی شناخته می‌شود و معمولاً شامل پول نقد یا هدایای کوچک است. در ایران، به طور عمده در عید نوروز مورد توجه قرار می‌گیرد، اما در مناسبت‌های دیگری نیز مانند فطر و قربان، افراد به یکدیگر عیدی می‌دهند. این سنت در هر منطقه‌ای ممکن است با آداب و رسوم خاص خود همراه باشد، ولی هدف اصلی آن ابراز محبت و نزدیکی میان افراد است.  به عنوان یک رسم فرهنگی، نقش مهمی در ترویج روابط اجتماعی و خانوادگی ایفا می‌کند. با دادن و دریافت هدیه، افراد فرصتی برای ابراز محبت و قدردانی از یکدیگر پیدا می‌کنند. این عمل می‌تواند به تقویت پیوندهای خانوادگی و دوستانه کمک کند و حس همبستگی را در جامعه تقویت نماید. اگرچه پول نقد یکی از رایج‌ترین اشکال برای کودکان است، اما می‌تواند شامل هدایای دیگری نیز باشد. اسباب‌بازی‌ها، کتاب‌ها و لباس‌های جدید از جمله هدایایی هستند که می‌توانند به عنوان عیدی به کودکان اهدا شوند. هدف اصلی از این هدیه‌ها، شادی و خوشحالی کودکان در ایام عید است. انتخاب هدیه مناسب نیازمند توجه به سلیقه و نیازهای گیرنده است. برای کودکان، اسباب‌بازی‌ها یا کتاب‌های مورد علاقه می‌تواند گزینه‌های مناسبی باشد. برای بزرگ‌ترها، هدایایی مانند لوازم شخصی یا اجناس کاربردی می‌تواند مورد توجه قرار گیرد. در نهایت، توجه به ارزش معنوی هدیه و ابراز محبت در انتخاب عیدی اهمیت زیادی دارد.

لغت نامه دهخدا

عیدی. ( ص نسبی، اِ مرکب ) آنچه روزهای اعیاد به کسی دهند. ( آنندراج ). عطا و بخشش و خلعت و هدیه ای که در روز عید به کسی دهند. ( ناظم الاطباء ). آنچه در عید قربان و عید فطر و توسعاً در نوروز وجز آن، سران به زیردستان دهند از زر و سیم و جز آن.دست لاف. عیدانه. ( یادداشت مرحوم دهخدا ):
عیدی و نوروزی از شه هیچ نستانم مگر
بارگی خاص وترکی درج گوهر بر میان.؟ ( از المعجم ).نه حافظ می کند تنها دعای خواجه تورانشاه
ز مدح آصفی خواهد جهان عیدی و نوروزی.حافظ.بغیر حلقه جوشن چو عیدی اطفال
ندیده اند خلایق به دست خویش درم.علی خراسانی ( از آنندراج ).|| عطا و هدیه. ( فرهنگ فارسی معین ).
عیدی. ( اِخ ) دهی از دهستان گابریک بخش جاسک شهرستان بندرعباس با 193 تن سکنه. آب آن از رودخانه هیرمند. محصول آن غلات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (ص نسب. ) هدیه ای که به مناسبت عید به کسی داده می شود.

فرهنگ عمید

پول یا چیز دیگری که در روز عید، به خصوص عید نوروز، به کس دیگر می دهند.

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) ۱ - خلعت و هدیه و پولی که در روز عید به کسی دهند. ۲ - عطا هدیه.
ده از دهستان گابریک بخش جاسک شهرستان بندر عباس

ویکی واژه

هدیه‌ای که به مناسبت عید به کسی داده می‌شود.

جملاتی از کلمه عیدی

کربلاشان شد منی عاشور عید کس چنین عیدی به عالم کی شنید
از پی خدمت پدید آئیم که تو عیدی و ما هلال توایم
تا جهان را بهار و عیدی هست در جهان باشی ای جهان وقار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم