عبودت

فرهنگ معین

(عُ دَ ) [ ع. عبودة ] (اِمص. ) ۱ - بندگی، غلامی. ۲ - طاعت. ۳ - پرستش.

فرهنگ عمید

= عبودیت

ویکی واژه

بندگی، غلامی.
طاعت.
پرستش.

جمله سازی با عبودت

از چهار و هفت دل بگسل‌ که معبودت یکی است مستعان بندگان و ملک او نامستعار
تو یکی باشی و معبودت هزار تو یکی باشی و مقصودت هزار
گر هُدیٰ خواهی گواهی ده که معبودت یکی است وان یکی بی‌یار و بی‌همتا و بیچون و چراست
و هم از وی شنیدم که گفت عبادت اصحاب مجاهدت را بود و عبودیّت ارباب مکابدت را وعبودت صفت اهل مشاهدات بود و هرکس که بنفس خود با حق سُبْحانه مضایقت نکند او صاحب عبادت بود و هرکس که به دل بخیلی نکند بازو، او صاحب عبودیّت بود و هرکس که روح ازو دریغ ندارد او صاحب عبودت بود.
ز بودت باز دیدم بودت اینجا حقیقت چون تویی معبودت اینجا
عبودت باز وصف خاص خاص است نفوس از قید آنها را اخلاص است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
روز جاری
روز جاری
کص
کص
فوت جاب
فوت جاب
فال امروز
فال امروز