شل و ول

لغت نامه دهخدا

شل و ول. [ ش ُ ل ُ وِ ] ( ص مرکب، از اتباع ) پریشان و آشفته و درهم و بی نظم: عمامه شل و ول، شوریده گوریده. ( یادداشت مؤلف ). چیزی که اجزای آن کاملاً بایکدیگر ارتباط محکم نداشته باشد. لباسی که برای تن کسی گشاد باشد و بر تن او آویزان شود و نظایر و اشباه آن. ( فرهنگ لغات عامیانه ). || بی حال. آنکه مواظب درست نگاه داشتن جامه های خود بر تن نیست. ( یادداشت مؤلف ). سست. وارفته. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

(شُ لُ وِ ) (ص مر. ) (عا. ) ۱ - سست و وارفته. ۲ - آشفته، پریشان.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - سست و وارفته. ۲ - آشفته پریشان.
پریشان و آشفته و در هم و بی نظر عمامه شل و ول و شوریده گوریده بی حال.

ویکی واژه

(عا.)
سست و وارفته.
آشفته، پریشان.

جمله سازی با شل و ول

"همیشه دلم می‌خواست، فیلم‌های خوبی از روی رمان‌های من ساخته می‌شد اما به دلایلی، این اقتباس‌ها، همه شل و ول بوده‌اند. اوایل احساس ناامیدی می‌کردم اما بعد یادگرفتم که با آن‌ها کنار بیایم… وقتی برای سینما اقتباس می‌کنی، حتی اگر از روی کارهای خودت باشد، باز هم برای دیگران داری می‌نویسی و برای دستمزد، ناچاری کاری را که آن‌ها می‌خواهند تحویل دهی اما وقتی رمان می‌نویسم، دقیقاً کاری را انجام می‌دهم که برایم لذت بخش است."
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
موزون یعنی چه؟
موزون یعنی چه؟
مغیلان یعنی چه؟
مغیلان یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز