زریاب

زریاب، شخصیتی برجسته در تاریخ موسیقی و هنر ایران است که در قرن سوم هجری می‌زیست. او به عنوان یکی از نوازندگان و آهنگسازان بزرگ شناخته می‌شود و تأثیرات عمیقی بر فرهنگ موسیقی آن زمان و بعد از آن گذاشته است. زریاب به سبب مهارت‌های منحصر به فرد خود در نوازندگی و همچنین خلاقیت‌هایش در ساخت آثار موسیقیایی، به شهرت رسید. او نه تنها در نوازندگی، بلکه در نوآوری و تغییر در شیوه‌های موسیقی نیز نقش مهمی ایفا کرد. وی با معرفی سازها و سبک‌های جدید، به غنای موسیقی ایرانی کمک شایانی کرد و در واقع به نوعی، او بنیان‌گذار شیوه‌های نوین موسیقی در تاریخ ایران به شمار می‌رود. در کنار توانایی‌های هنری، زریاب همواره به جنبه‌های اجتماعی و فرهنگی موسیقی نیز توجه داشت و ارتباطی نزدیک با دیگر هنرمندان و متفکران زمان خود برقرار کرد. او به عنوان یک شخصیت فرهنگی، تأثیرگذار بر جامعه خود بود و با آثارش نه تنها در موسیقی، بلکه در فرهنگ عمومی نیز تأثیر گذاشت. زریاب نمونه‌ای است از آن دسته هنرمندانی که با هنر خود، مرزهای زمان و مکان را درنوردیدند و هنوز هم آثارش در دل‌های مردم جا دارد.

لغت نامه دهخدا

زریاب. [ زَ ] ( ع اِ ) زرباب. آب زر. رجوع به زرباب در همین لغت نامه شود.
زریاب. [ زَ ] ( اِخ ) لقب علی بن نافع مولای مهدی و معلم ابراهیم موصلی که در 136 هَ.ق. به اندلس نزد علی عبدالرحمن اوسط رفت و علی عبدالرحمن به تن خویش سواره به استقبال او شد. ( تاج العروس، از ابن خلدون، یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). موسیقی دانی است ایرانی و وی به اندلس می زیست و نزد اهل اندلس منزلت اسحاق بن ابراهیم موصلی را به عراق دارد در صنعت غناء و معرفت وی بدین علم. و او را اصوات مدونه ای است که در آن کتابها نوشته اند و به زریاب مثلها زنند، چنانکه احمدبن عبدربه در مدح خواننده ای گوید:
لو کان زریاب حیاثم اسمعه
لذاب من حسد او مات فی کمد.
اغانی او را ابوالحسن اسلم بن احمدبن سعید ابن قاضی الجماعة اسلم بن عبدالعزیز کتابی کرده است. ( از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به اعلام زرکلی، عقد الفرید ج 7 ص 36، 80 و ج 8 ص 145، ترجمه مقدمه ابن خلدون، اطلاعات ماهانه بهمن ماه 1329 شماره 11، مجله ایرانشهر سال سوم شماره 3 ص 166 و شماره 6 ص 346 و شماره 8 ص 495 و دزی ج 1 ص 590 شود.

فرهنگ فارسی

لقب علی بن نافع مولی مهدی و معلم ابراهیم موصلی که در ۱۳۶ به اندلس نزد علی عبد الرحمن اوسط رفت و علی عبد الرحن به تن خویش سواره به استقبال او شد.

فرهنگ اسم ها

اسم: زریاب (پسر) (فارسی) (تلفظ: zar yāb) (فارسی: زرياب) (انگلیسی: zar yab)
معنی: یابنده ی زر، زر، آب زر، زرباف، به تعبیری یابنده ی زر، ( اَعلام ) علی ابن نافع، زریاب: [قرن هجری] موسیقیدان ایرانی، که از بغداد به اندلس رفت و گفته می شود عود را تکمیل کرد و سیم پنجمی به آن افزود و ده فرزند از جمله حمدونه داشت که همه موسیقیدان بودند

جملاتی از کلمه زریاب

زریاب نخستین بار استفاده از لباسهای زمستانه-پائیزه و تابستانه را مد کرد
بدره بدره زریابی زیر پای هر درخت توده توده سیم بینی در کنار هر غدیر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال آرزو فال آرزو فال نخود فال نخود فال ورق فال ورق