رنجوری

رنجوری به معنای بیماری یا درد و رنج است، اما در زمینه روانشناسی به موضوعی به نام روان‌رنجوری اشاره دارد. در این حالت، فرد تجربه‌های عاطفی متغیری را از جمله اضطراب، افسردگی و احساسات منفی متداول دارد. این افراد به سادگی تحت فشار و استرس قرار می‌گیرند و بر خلاف تمایلشان، نمی‌توانند به خوبی بر این فشارها مدیریت کنند. روان‌رنجوری می‌تواند تأثیرات عمیقی بر کیفیت زندگی فرد بگذارد و مانع از توانایی او در برقراری ارتباطات سالم و لذت بردن از زندگی شود. به همین دلیل، درک و توجه به این وضعیت روانی اهمیت فراوانی دارد تا افراد بتوانند از کمک‌های لازم بهره‌مند شوند و به بهبود شرایط خود بپردازند.

لغت نامه دهخدا

رنجوری. [ رَ ] ( حامص مرکب ) بیماری.دردمندی. ضعف. ناتوانی. ( ناظم الاطباء ):
گفت پیغمبر که رنجوری به لاغ
رنج آرد یا بمیرد چون چراغ.مولوی. || آزردگی. ( ناظم الاطباء ). دل آزردگی. || ملالت. غمگینی. اندوهگینی. دلگیری:
اگر امید رنجوری نماید
ز نومیدی بسی نومیدی آید.( ویس و رامین ).

فرهنگ عمید

بیماری، دردمندی.

فرهنگ فارسی

بیماری دردمندی ضعف

فرهنگستان زبان و ادب

{morbidity} [پزشکی] کسالت و ناخوشی ناشی از بیماری یا به دنبال آن

جمله سازی با رنجوری

ای مسیحای عشق بر کش تیغ که ز هستی خویش رنجوریم
بنده بیمار فراقست و نه قانون ویست که بوصل تو شفا خواهد ازین رنجوری
مات و خوار و زار درهم و برهم غرق اندوهند جفت رنجوری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال کارت فال کارت فال درخت فال درخت فال احساس فال احساس