آب دادن

لغت نامه دهخدا

( آب دادن ) آب دادن. [ دَ ] ( مص مرکب ) آبیاری کردن. پسانیدن.

فرهنگ معین

( آب دادن ) (دَ ) (مص م. ) ۱ - آبیاری کردن. ۲ - فلزی را با فلز دیگر اندودن.

فرهنگ فارسی

( آب دادن ) ( مصدر ) ۱ - اعطای آب بکسی یا حیوانی: ( یک لیوان آب بمن داد. ) ۲ - آب ریختن جاری کردن آب با آب پاش و مانند آن آبیاری کردن: ( باغچه را آب دادم. ) یا آب دادن بزهر. آلودن شمشیر و خنجر و جز آن بزهر تا التیام نپذیرد. یا آب دادن چشم. جاری شدن آب مخصوص از دیدگان بعلت کسالت و پیری. یا آب دادن فلز. طلی کردن آن بفلز گرانبهاتر آب زر یا سیم دادن. یا آب دادن کارد و شمشیر و مانند آن عملی که شمشیر سازان و کارد گران کنند برای سخت کردن آهن و آن فرو بردن فلز تفت. شمشیر و مانند آن است در آب.
( آبدادن ) آبیاری کردن

ویکی واژه

آبیاری کردن.
فلزی را با فلز دیگر اندودن.
annaffiare
innaffiare

جمله سازی با آب دادن

آبخوان یا سفرهٔ آب زیرزمینی یک لایهٔ آبدار زیرزمینی است که در لایه‌های تحکیم نیافته (گراول، ماسه و سیلت) یا در سنگ‌های دارای درز و شکاف ایجاد می‌شود. این آب می‌تواند از طریق چاه بهره‌برداری شود. آبخوان ناتراوا و آبخوان کم‌تراوا، نام‌های است که به لایه‌های آبدار با درجات مختلف قابلیت آب دادن و ذخیره‌سازی داده می‌شود.
محمد بن اسلم الطوسی و نعمی طرطوسی که در بادیه سی هزار مرد را آب دادند هر دو به سر خاک رابعه آمدند. گفتند آن لاف که می‌زدی که سر به هر دو سرای فرو نیارم، حال به کجا رسید؟
ابن البرقی از بزرگان مشایخ مصر بود، و صاحب فراست بود، وقتی بیمار شد شربتی آب دادند او را. گفت: نخورم که در مملکت حادثه افتاده است، تا بجای نیارم که چه افتاده است نیاشامم. سیزده روز نخورد تا خبر آمد که قرامطه در حرم افتادند، و خلقی را بکشتند، و بسی خرابی کردند.
قصی مناصب مهم مکه یعنی حجابت (پرده داری)، سقایت (آب دادن به حاجیان)، رفادت (اطعام قریش از طریق اموالی که جمع‌آوری می‌شد)، دارالندوه و لوا (پرچم داری جنگ) را بر عهده گرفت و نخستین فرد از دودمان کَعب بن لُؤَی بود که ریاست و فرمانروایی یافت و پس از او شرافت و ریاست قریش و این مناصب در دودمان قصی برقرار ماند.
تیمار کردن اسب از جمله کارهای ضروری است. معمولاً موقع آب دادن یا زمانی که می‌خواهند زین بر پشت حیوان بگذارند، او را تیمار می‌کنند. در تیمار کردن به‌وسیله مخصوص به نام قَـشُو (شبیه برس‌های امروزی) نیاز است. خاراندن و تمیز کردن تمام بدن اسب و شانه کردن یال و دم اسب هم جزو تیمار محسوب می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
باوانم
باوانم
کردار
کردار
ضیق وقت
ضیق وقت
فال امروز
فال امروز