این کلمه در زبان فارسی دارای معانی متنوعی است:
شیشهای که قابلیت انعکاس تصویر دارد
در این معنا، آیینه به شیشهای اشاره دارد که سطح آن با جیوه یا مواد دیگری پوشش داده شده است تا قابلیت انعکاس نور را داشته باشد. این شیشه صاف و براق است و به عنوان وسیلهای برای مشاهده تصویر خود یا دیگر اشیاء مورد استفاده قرار میگیرد.
مجازاً هر چیز صاف و براق
در این معنا، این کلمه به صورت کنایی به هر شیء صاف و براق اطلاق میشود. این میتواند شامل سطوحی باشد که نور را منعکس میکنند و به نوعی خاصیت براق و صیقلی دارند. به عنوان مثال، میتوان از سطوح آب، فلزات براق یا هر چیز دیگری که به نوعی خاصیت انعکاسی دارد به عنوان آیینه یاد کرد.
نمادی از دل عارف
در ادبیات عرفانی، دل عارف به عنوان آیینهای در نظر گرفته میشود که میتواند حقیقت و معارف الهی را منعکس کند. این مفهوم به تمیزی و خلوص دل اشاره دارد و نشاندهنده این است که دل عارف باید مانند آیینهای صاف و بدون غبار باشد تا قادر به درک و دریافت نور الهی و حقایق معنوی باشد.
وصال اگر ثمر دیدههای بیخوابست من این امید ز آیینه بیشتر دارم
خلوت آیینهام موج پری میزند اینکه توام دیدهای نقش برون خودم
پیش از گسترش فرهنگ سفال خاکستری، مردهها ار در زیر کف محلهای مسکونی دفن میکردند. در سیلک الف، جنازه به صورت جمع شده (جنینی شکل) در کف اتاق و همراه با لوازم آرایش مانند آیینههای مسی و جواهرات به خاک سپرده میشد. طی هزاره دوم و اول پ. م دگرگونی قابل توجهی در محوطه باستانی ایران رخ داد که به نوبه خود حاکی از حضور قومی جدید به جای قوم کهن است.
در همهٔ سفرههای عقد ایرانی آیینه و شمعدان وجود دارد، آیینه مظهر روشنایی است و شمعدانهایی که در دو طرف آیینه قرار میگیرند نماد سربازهایی هستند که از زندگی عروس و داماد نگهبانی میکنند. آینهٔ بخت و دو شمعدان در دو سوی آینه به نشانهٔ روشنایی و آتش، دو عنصر بسیار مهم در فرهنگ ایرانی و زرتشتی هستند.
دیده آیینه بر روی تو باشد انتظار سرمه از خاک شهیدان گر نمیگیرد غبار
بنای تاریخی، مذهبی امامزاده یحیی فاقد کتیبه تاریخی ساختمان و نام بانی میباشد با این حال طبق شواهد بقعه و صحن امامزاده یحیی طبق درخواست زبیده خانم دختر فتحعلیشاه از فرزندش، حسام الملک، ساخته شدهاست. قدیمیترین تاریخهای مکتوب که در بنا مشاهده میشود، تاریخ ۱۳۰۶ ه.ق در ایوان آیینهکاری شده غربی میباشد، که سابقاً مدخل اصلی امامزاده بودهاست.
رشکم از آیینه کو نقش ترا در بر کشید زانکه در صافی رخت هم نقش آن آیینه بود