برین

برین به معنای نسبت به واژه بر است و به طور کلی به مفهومی اشاره دارد که نشان‌ دهنده ارتفاع و بلندی می‌باشد. این واژه به عنوان صفتی نسبی به کار می‌رود و به چیزهایی که در مرتبه بالاتر قرار دارند، اطلاق می‌شود. به عنوان مثال، در زبان فارسی از عبارات همچون بهشت برین، خلد برین و چرخ برین استفاده می‌شود که همگی به مفاهیم عالی و بلندمرتبه اشاره دارند.

علاوه بر این، همچنین نام یک دهستان واقع در اسپانیا است که در استان اورنسه قرار دارد. این شهرستان با تاریخ و فرهنگ خاص خود، به عنوان یک نقطه جغرافیایی مهم شناخته می‌شود و می‌تواند به عنوان نماینده‌ای از منظرهای متنوع و زیبای این منطقه به شمار رود. در مجموع، این واژه هم در معنا و هم در جغرافیا به ابعاد مختلف بلندی و برتری اشاره دارد.

لغت نامه دهخدا

برین. [ ب َ ] ( ص نسبی ) منسوب به بر. بالایین، یعنی بلندترین و بالاترین، چه فلک الافلاک را باین اعتبار سپهر برین گفته اند. ( از برهان ). برتر و بلند. ( غیاث ). بالایین. بلندترین. بالاترین. برترین. عالی ترین. ( ناظم الاطباء ). اعلی. علْوی. زبرین. زوَرین. فوقانی. روئین. مقابل فُرودین. ( یادداشت دهخدا )

فرهنگ معین

(بَ ) (ص نسب. ) اعلی، بالایی.
(بُ ) [ په. ] ( اِ. ) قاش یا قاچ، بُرشی از خربزه یا هنداونه.

فرهنگ عمید

قرارگرفته در جای بالاتر و برتر، بالایی: بهشت برین، خلد برین، چرخ برین.
تکۀ بریده شده از خربزه، هندوانه، یا میوۀ دیگر، قاچ: چون برید و داد او را یک بُرین / همچو شکّر خوردش و چون انگبین (مولوی: ۲۴۸ ).

فرهنگ فارسی

بالایین، بالاتر، برتر، مانندبهشت برین خلدبرین، تکه بریده شده ازخربزه یاهندوانه یامیوه دیگر
۱- ( اسم ) قطع. کوچک و هلال داری که از خربوزه و امثال آن بریده باشند قاش قاچ. ۲- ( اسم ) بریدن پارچه و جامه و امثال آن برینش قطع.
دهی است از دهستان کوهسارات بخش مینو دشت شهرستان گرگان.

فرهنگ اسم ها

اسم: برین (دختر، پسر) (کردی) (تلفظ: barin) (فارسی: بَرین) (انگلیسی: barin)
معنی: بلند مرتبه و بزرگ، ( بَر = اَبَر، بالا + ین ( پسوند نسبت ) )، واقع در بالا یا بالاترین جا، بالایی، پیشین، عریض، پهناور ( نگارش کردی

دانشنامه عمومی

برین (دهستان). برین ( دهستان ) ( به اسپانیایی: Verín ) یک شهرستان در اسپانیا است که در استان اورنسه واقع شده است.
برین ۹۳٫۹ کیلومترمربع مساحت و ۱۴٬۳۹۱ نفر جمعیت دارد و ۳۷۳ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

ویکی واژه

بَرین
بُرین
در برخی جملات و سخن‌ها بجای «بر این» صرف می‌گردد. چو کیخسرو آمد برین روی آب.....ازو دور شد خورد و آرام و خواب (شاهنامه)
(صفت‌نسبی): اعلیٰ، بالایی. بهشت برین.
قاش یا قاچ، بُرشی از خربزه یا هندوانه.

جمله سازی با برین

💡 چو گفتم که از چنگ ما را رها کن برین کشته چون شیر دندان چه خائی

💡 هی در آ در کشتی ما ای نژند یا تو آن کشتی برین کشتی ببند

💡 که گر شاه پیروز گردد برین برو شهریاران کنند آفرین

💡 ابرین، روستایی از توابع بخش لاشار شهرستان نیک‌شهر در استان سیستان و بلوچستان ایران است.

💡 زین قصر زمین یافت شرافت که چنین خم گشت به تعظیم زمین عرش برین