اوباشی

واژه اوباشی به مجموعه‌ای از رفتارها و ویژگی‌ها اشاره دارد که شامل بی‌قیدی، آوارگی و مشغول بودن به لهو و لعب است.

این اصطلاح به طور کلی به معنای زندگی بی‌هدف و ناپسند است که با رفتارهایی چون هرزگی، بدکاری، فسق و فجور، شهوت‌رانی و نفس‌پرستی همراه می‌باشد.

در واقع اوباشی به نوعی زندگی غیرمسئولانه و ناهنجار دلالت دارد که فرد در آن به جای رعایت اصول اخلاقی و اجتماعی، به دنبال لذت‌های زودگذر و سرگرمی‌های بی‌هدف است.

لغت نامه دهخدا

اوباشی. [ اَ ] ( حامص ) بی قیدی و آوارگی و مشغول بودن بلهو و لعب و مانند آن. ( آنندراج ). الواطی. هرزگی. بدکاری. فسق و فجور. شهوت رانی. نفس پرستی و اشتغال به لهو و لعب. ( ناظم الاطباء ). رجوع به اوباش شود.

فرهنگ فارسی

عمل و فعل اوباش الواطی هرزگی فسق و فجور اشتغال بلهو و لعب.

جملاتی از کلمه اوباشی

حیلت‌گر و مهره دزد و اوباشیم دردی‌کش و کم‌زن خراباتیم
ایمنیم از خبر که خرسندیم فارغیم از خرد که اوباشیم
که اوباشی همی بی‌خان و بی‌مان درو امروز خان گشتند و خاتون
چو گل لطیف ولیکن حریف اوباشی چو زر عزیز ولیکن به دست اغیاری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم