اسنه

اسنه

واژه اسنه به معنای دندان‌ها، سرهای نیزه‌ها و سرهای عصاها است.

این واژه به نوعی به اشیاء تیز و نوک‌دار اشاره دارد که می‌توانند به عنوان ابزار یا سلاح استفاده شوند.

در زبان عربی، اسنه به طور خاص به سر نیزه‌ها و ابزارهای مشابه اشاره دارد که معمولاً برای شکار یا جنگ به کار می‌روند.

همچنین، این واژه می‌تواند به دندان‌های حیوانات نیز اشاره کند، که در این صورت به معنای قدرت و تیزی آن‌هاست.

لغت نامه دهخدا

( اسنة ) اسنة. [ اَ س ِن ْ ن َ ] ( ع اِ ) ج ِ سِن، بمعنی دندان. || ج ِ سنان، بمعنی سرنیزه و عصا. ( منتهی الارب ): واز اسنه سرما و باد که هیچ جوشن دافع آن نتوانست بود، اهوال زمهریر معاینه دیدند. ( جهانگشای جوینی ).
اسنه. [ اُ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) اشنان. ( شرفنامه منیری ). رجوع به اشنان شود.
اسنه. [ ] ( اِخ ) شهرکیست خرد به آذرباذگان و بانعمت و آبادان و مردم بسیار. ( حدود العالم ).
اسنه. [ اَ / اِ ن َ ] ( اِخ ) رجوع به اسنا شود.
اسنه. [ اِ ن ِ ] ( اِخ ) رجوع به اِن شود.

فرهنگ معین

(اَ س ِ نَّ ) [ ع. اسنة ] (اِ. ) ج. سنان، دندان ها، سرهای نیزه ها، سرهای عصاها.

فرهنگ عمید

= سنان

فرهنگ فارسی

جمع سنان بمعنی سرنیزه، جمع سن به معنی دندان
( اسم ) جمع سنان سرهای نیزه ها سرهای عصاها.
شهرکیست خرد و با نعمت و آبادان و مردم بسیار.

ویکی واژه

سنان؛ دندان‌ها، سرهای نیزه‌ها، سرهای عصاها.
اسنه

جملاتی از کلمه اسنه

اذا لم یکن الا الاسنه مرکب فلا رای للمضطر الا رکوبها
مشته من اسنه القوم طعنا نافذ الرمح فی خلال البطون
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم