اتابک

این اسم پسرانه نامی با ریشه تاریخی و فرهنگی غنی است که نماد ویژگی‌های رهبری، احترام به نسل‌ها، و مسئولیت‌پذیری است.

معانی اسم

پدربزرگ: این معنی به نقش خانواده و نسل‌ها اشاره دارد. اتابک به نوعی نماد پیوندهای خانوادگی و احترام به نسل‌های قبلی است. این ویژگی می‌تواند به فرد احساس تعلق به خانواده و اهمیت روابط خانوادگی بدهد و او را به عنوان کسی معرفی کند که ارزش‌های خانوادگی و سنت‌ها را گرامی می‌دارد.

پادشاه یا حاکم محلی: در این معنا، اتابک به حاکم محلی یا پادشاهی اشاره دارد که مسئولیت حکومت بر یک منطقه خاص را به عهده دارد. این لقب به افرادی اطلاق می‌شود که در حکومت‌های محلی مستقل، قدرت و نفوذ داشته‌اند. این ویژگی می‌تواند به فرد احساس قدرت و رهبری دهد و او را به عنوان شخصیتی با نفوذ در جامعه معرفی کند.

وزیر بزرگ: در این دوره تاریخی، اتابک به عنوان لقبی برای وزیران و مقامات بالا در حکومت قاجار به کار می‌رفت. این ویژگی می‌تواند به فرد احساس اعتبار و اهمیت در ساختار اجتماعی و سیاسی بدهد.

مربی فرزندان پادشاه و بزرگان: در دوره‌ی سلجوقی، اتابک به افرادی اطلاق می‌شد که مسئولیت پرورش و تربیت شاهزادگان و فرزندان بزرگان را بر عهده داشتند. این به غلامان ترکی که شایستگی خود را ثابت کرده بودند داده می‌شد. این ویژگی می‌تواند به فرد احساس مسئولیت و نقش مهم در تربیت نسل آینده بدهد و او را به عنوان شخصیتی با دانش و تجربه در پرورش و آموزش معرفی کند.

لغت نامه دهخدا

اتابک. [ اَ ب َ ] ( ترکی، ص مرکب، اِ مرکب ) مرکب از دو کلمه ترکی اتا بمعنی پدر و بک شاید مخفف بیوک بمعنی بزرگ یا پدر بزرگ. || لالا و مؤدب و مربی کودک، بالخاصه شاهزادگان. || وزیر بزرگ. || پادشاه. || اتالیق، یعنی پدرخوانده:
با یتیمی چو مصطفی میساز
چه کنی جبرئیل اتابک تست.خاقانی.و صاحب غیاث اللغات بنقل از شرح قران السعدین این کلمه را بمعنی چوبی که وقت خم دادن کمان در زه درآورده بکمان بندند تا راست نگردد، آورده است: دولت سلجوقی بر اساس لشکری قائم بود و فرماندهی لشکرها را نیز غلامان در دست داشتند و چون مردم آزاد در دولت سلجوقی نمیتوانستند بمقامات عالیه لشکری و حکومت ولایات دوردست برسند غلامان زرخرید را که دیگران بدربار سلاجقه بعنوان هدیه فرستاده بودند و امتحان وفاداری نسبت بمخدومین خود داده به این مقامات میگماشتند. هر یک از سلاجقه عده کثیری از این ممالیک همراه داشت که بیشتر ایشان را هم از دشت قبچاق آورده بودند و امیر سلجوقی اداره امور درباری و لشکری خود را بعهده آن ممالیک وامیگذاشت و ایشان گاهی نیز بسختی در این مأموریتها معامله میکردند. نتیجه این ترتیب آن شد که یک عده از غلامان تازه نفس جای امرای فرسوده قدیم را گرفتند و چون ضعف سلاجقه مشهود شد و قوام دولت ایشان در هم شکست این ممالیک که بنام مخدومین جنگها کرده بودند بسرپرستی یعنی اتابکی شاهزادگان جوان سلجوقی برقرار شدند و بتدریج در این شغل بنفع شاهزادگانی که تحت لالائی ایشان بودند قیام کردند. طغتکین یکی از ممالیک تتش که به اتابکی پسرش دقاق نامزد شده بود پس از مرگ دقاق زمام حکومت دمشق را خود در دست گرفت و عمادالدین زنگی مؤسس سلسله اتابکان موصل و حلب و غیره پسر یکی از ممالیک سلطان ملکشاه سلجوقی بود و اتابکان آذربایجان فرزندان یکی از ممالیک قبچاقی سلطان مسعود پادشاه سلجوقی عراقند. انوشتکین جد خوارزمشاهیان مقام طشتداری سلطان ملکشاه را داشت و ارتق و سلغر مؤسس اتابکان دیاربکر و فارس نیز از رؤسای لشکری سلجوقیانند امرای بکتکینی و هزاراسپی و قتلغخانیه در خدمت غلامان سلاجقه بمقامات لشکری رسیده بودند. در قرن ششم هجری تمام ممالک سلجوقی به استثنای آناطولی بدست سرداران ایشان افتاد و این سرداران مؤسسین یک رشته سلسله های مخصوصند. رجوع به طبقات سلاطین اسلام چ طهران صص 141- 142 شود.
اتابک. [ اَ ب َ ] ( اِخ )ابن شمس الدین محمد صاحبدیوان که به سال 683 هَ. ق.با سه برادر خود یحیی و فرج اﷲ و محمود به امر ارغون خان کشته شد. رجوع به تاریخ مغول صص 233 و 235 شود.

فرهنگ معین

(اَ بَ ) [ تر. ] (ص مر. ) ۱ - پدربزرگ، عنوانی که در دستگاه حکومتی سلجوقی به غلامان ترکی که از خود شایستگی نشان می دادند داده می شد و به عنوان مربی شاهزادگان تعیین می شدند. ۲ - وزیر بزرگ.

فرهنگ عمید

۱. در دورۀ قاجار، وزیر بزرگ.
۲. حاکم محلی.
۳. مربی کودک، به ویژه مربی شاهزادگان.

فرهنگ فارسی

میرزا علی اصغر خان اتابک اعظم ( ۱۳۲۵ - ۱۲۷۵ ه. ق. ) پسر آقا ابراهیم امین السلطان صدر اعظم ناصر الدین شاه و مظفر الدین شاه و محمحد علیشاه. در بیست و یکم رجب سنه ۱۳۲۵ ه. ق. شب هنگامی که از مجلس شورای ملی خارج می شد بدست مردی از اهالی آذر بایجان موسوم به عباس آقا ( عضو انجمن آذر بایجان ) در سن پنجاه سالگی به قتل رسید.
( صفت اسم ) ۱ - پدر بزرگ. ۲ - لالا موئ دب مربی کودک ( مخصوصا مربی شاهزادگان ). ۳ - وزیر بزرگ. ۴ - پادشاه. ۵ - اتالیق یعنی پدر خوانده.

فرهنگ اسم ها

اسم: اتابک (پسر) (ترکی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: atābak) (فارسی: اتابک) (انگلیسی: atabak)
معنی: پدربزرگ، در دورۀ قاجار وزیر بزرگ، حاکم محلی، پادشاه، ( ترکی )، ( در قدیم ) در دوره ی قاجار، لقبی که به وزیران داده می شد، لقب هر یک از پادشاهان مستقل که حکومت های محلی داشتند، کسی که پرورش فرزندان پادشاه و بزرگان را بر عهده داشت، ( اَعلام ) ) میرزاعلی اصغرخان اتابک: [، قمری] دولتمرد ایرانی، ملقب به امین سلطان، که در زمان سه پادشاه سه بار صدر اعظم شد و سرانجام به دست یکی از مجاهدان آذربایجانی کشته شد، ) نصرت الدین ابوبکر: از اتابکان آذربایجان [، قمری] ملقب به اتابک ابوبکر، که از سپاهیان ملکه ی گرجستان شکست خورد و بخشی از قلمرواش را از دست داد

دانشنامه آزاد فارسی

اَتابک
واژه ای ترکی مرکب از «اَتا یا آتا» به معنی پدر و «بک یا بیک» به معنی امیر. منصبی مهم در میان قبایل ترک و منصب و لقبی که پادشاهان سلجوقی به برخی از امرای خود می دادند که تربیت و سرپرستی شاهزادگان را به ویژه در امور نظامی و سیاسی برعهده داشتند. مرسوم بود که به صاحبان منصب «اتابکی» اقطاعی داده می شد و می توانستند با عایدات این اقطاع، وظیفۀ خود را به خوبی انجام دهند. پس از مرگ ملکشاه سلجوقی، اختلاف میان فرزندان و نوادگان او صاحبان این مناصب را بر آن داشت تا حوزۀ اقطاع خود را مستقل و منصب خود را موروثی کنند. بدین ترتیب، اتابکان در حوزۀ اقتدار خویش حکومت هایی محلی و نیمه مستقل به وجود آوردند که سلسله های اتابکان شام، اتابکان موصل، اتابکان آذربایجان، اتابکان فارس و اتابکان یزد و اتابکان سنجار از آن جمله اند. لقب و رسم «اتابکی» در میان ممالیک مصر، گرجستان و بعدها در دورۀ خوارزمشاهیان، مغولان و صفویان نیز رواج داشت، اما نه مانند آنچه در دورۀ سلجوقیان رایج بود. در دورۀ سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، اتابک لقبی افتخاری بود و به میرزا تقی خان فراهانی لقب «اتابک اعظم» اعطا شد و میرزا علی اصغر خان صدراعظم نیز در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه و اوایل سلطنت مظفرالدین شاه لقب اتابک داشت.

ویکی واژه

پدربزرگ، عنوانی که در دستگاه حکومتی سلجوقی به غلامان تُرک که از خود شایستگی نشان می‌دادند داده می‌شد و به عنوان مربی شاهزادگان تعیین می‌شدند.
وزیر بزرگ.

جملاتی از کلمه اتابک

در سال ۱۳۰۳ ه‍.ق به تهران بازگشت و با علی اصغر خان اتابک ملقب به امین‌السلطان رابطه دوستانه‌أی برقرار کرد که در واقع راه ترقی را برای آینده وی باز کرد. او در سال ۱۳۰۴ ه‍.ق به مترجمی سفارت ایران در پطرزبورگ منصوب شد و در سال ۱۳۰۶ ه‍.ق مهمانداری از ناصرالدین شاه در سومین سفر به فرنگ به عهده وی گذاشته شد.
با آغاز سلطنت مظفرالدین شاه، اتابک امتیاز راه‌سازی میان اصفهان و اهواز را از شاه گرفت. امتیاز احداث جاده لینچ در تاریخ ۲۰ ذیقعده ۱۳۱۴ در هشت فصل و برای مدت ۶۰ سال، از سوی دولت شاهنشاهی به اسفندیار خان، محمدحسین‌خان و علیقلی‌خان واگذار گردید. وی پس از انعقاد قرارداد لینچ و عزل اتابک، دیگر به گارد سلطنتی مراجعه نکرد و بیشتر اوقات خود را در منطقه بختیاری گذرانید.
ساختمان آرامگاه امامزاده شمس‌الدین کوات ساری مربوط به دوره قاجار است و در دهستان پشتکوه بخش چهاردانگهٔ شهرستان ساری واقع شده است. سازندهٔ آرامگاه، «علی‌اصغر خان اتابک» آخرین صدراعظم ناصرالدین شاه است که مادر وی اهل روستای کوات بود. این اثر تاریخ ۳ دی ۱۳۸۵ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال احساس فال احساس فال عشق فال عشق فال امروز فال امروز