اضاعت

واژه اضاعت در زبان عربی و فارسی به معنای ضایع کردن و تلف کردن است. این واژه نشان‌دهنده وضعیتی است که در آن چیزی به هدر می‌رود یا ارزش خود را از دست می‌دهد. در متون کهن، این اصطلاح برای بیان هدر رفتن مال، زمان یا منابع به کار رفته و به نوعی هشداردهنده نسبت به بی‌توجهی به اموال و مواهب انسانی و طبیعی است.

یکی دیگر از معانی اضاعت، اشاره به هویدا شدن یا آشکار شدن چیزی است. در این معنا، واژه به وضعیت‌هایی گفته می‌شود که چیزی به وضوح پدیدار می‌شود یا از حالت پنهانی خارج می‌گردد. این کاربرد در متون فقهی و ادبی برای بیان روشن شدن حقیقت یا وضعیت یک موضوع به کار رفته است.

همچنین، اضاعت در برخی منابع به معنای افزایش زمین یا آب کسی آمده است. این کاربرد نشان می‌دهد که واژه علاوه بر مفاهیم منفی مانند ضایع کردن و تلف کردن، می‌تواند در معنای مثبت و افزایشی نیز به کار رود. به این ترتیب، واژه اضاعت دارای معانی متنوع است که شامل ضایع شدن، تلف شدن، آشکار شدن و افزایش منابع طبیعی می‌شود و بسته به سیاق متن، هر یک از این معانی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

لغت نامه دهخدا

اضاعت. [ اِ ع َ ] ( ع مص ) ضایع کردن. ( غیاث ) ( ترجمان تهذیب عادل بن علی ص 14 ) ( آنندراج ). اضاعة. تضییع. و رجوع به اضاعة و اضاعه شود.
اضاعة. [ اِ ع َ ] ( ع مص ) بسیار گردیدن ضیعت کسی. ( منتهی الارب ). بسیار شدن ضیاع. ( آنندراج ). بسیار گردیدن ضیعت شخص. ( ناظم الاطباء ). اضاعه مرد؛ بسیاری و فزونی ضیاع وی، و در حدیث آمده است: افشی اﷲ ضیعته؛ ای اکثر معاشه. ( از تاج العروس ). بسیارضیاع شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). فزون وبسیار شدن ضیاع کسی. ( از قطر المحیط ) ( از اقرب الموارد ). || هویدا و آشکار شدن. ( منتهی الارب ). هویدا و آشکار گشتن. ( ناظم الاطباء ). || اضاعه مرد؛ کار خود را ضایع یافتن. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). || مهمل و هیچکاره کردن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). مهمل و هلاک و تلف کردن چیزی را. ( از قطر المحیط ) ( ازاقرب الموارد ). مهمل و هیچکاره کردن و هلاک گردانیدن. ( ناظم الاطباء ). || بی تیمار گذاشتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). و رجوع به اضاعت و اضاعه شود.

فرهنگ معین

(اِ عَ ) [ ع. اضاعة ] ۱ - (مص م. ) ضایع کردن. ۲ - تَلَف کردن. ۳ - (مص ل. ) بسیار شدن آب و زمین کسی.

ویکی واژه

اضاعة
ضایع کردن.
تَلَف کردن.
بسیار شدن آب و زمین کسی.

جمله سازی با اضاعت

مفسران گفتند: معنی آیت آنست که مؤمنان را روا نیست مداهنت کافران و موالات با ایشان، مگر که کافران بر مسلمانان غلبه کنند، یا مردی مسلمان تنها در میان کافران افتد، وزیشان ترسد، آن گه او را رخصت باشد که خویشتن را باظهار کلمه حق در دست ایشان ننهد و خود را هلاک نکند، بلکه مداهنت کند و بزبان موالات کند، چندان که در آن استحلال خون مسلمانان و اضاعت مال ایشان نباشد.

و هاتف حرکات روز و شب با او گفته: هر که در منصب پادشاهی به متابعت ملاعب و ملاهی مشغول شود و به حکم نقصان عدل و خسران عقل از استعمال حلم و فضل مهجور ماند، چون برزیگری بود که تخم در زمین پراکند و در تعهد بازو و قوت آب دادن غفلت ورزد تا رنج او و تخم دهقان باطل گردد و به سبب اضاعت آب جوی، آبروی او ضایع شود و خایب و خاسر و مدبر و مفلس گردد.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال چای فال چای فال ای چینگ فال ای چینگ فال شمع فال شمع