آش پختن

آشپختن به عنوان یک مصدر، دو معنای متمایز را در بر می‌گیرد. در کاربرد اصلی و تحت‌اللفظی خود، به فرایند تهیه و پختن آش اشاره دارد، که نوعی خوراک سنتی ایرانی است. این معنا به طور مستقیم با آشپزی و آماده‌سازی مواد غذایی مرتبط است. با این حال، آشپختن در زبان فارسی کاربرد مجازی و کنایه‌آمیزی نیز دارد. در این معنا، به مفهوم طراحی و اجرای یک توطئه یا دسیسه علیه فردی به کار می‌رود. زمانی که گفته می‌شود آشی برای کسی پختن، منظور این است که نقشه‌ای برای آزار یا فریب او کشیده شده و مقدمات آن چیده شده است. این تعبیر، اشاره به طرح‌ریزی مخفیانه و هدفمند برای ایجاد دردسر یا مشکل برای شخص دیگر دارد. به طور خلاصه، این اصطلاح چندوجهی است و بسته به بافت جمله، می‌تواند به معنای واقعیِ پختن یک غذا یا به معنای استعاریِ توطئه‌چینی و ایجاد فتنه به کار رود. درک تمایز میان این دو کاربرد، برای تفسیر صحیح عبارات حاوی این کلمه ضروری است.

لغت نامه دهخدا

اشپختن. [ اِ پ ُ ت َ ] ( مص ) شپوختن. رجوع به اشپوختن شود.

فرهنگ فارسی

( آش پختن ) ( مصدر ) پختن و آماده کردن آش یا آش پختن برای کسی. توطئه ای برای او ترتیب دادن کسی را برای اذیت کردن وی برانگیختن: آشی برایت بپزم که خودت حظ کنی.

ویکی واژه

آش‌پختن
(گفتگو): تهیه نوعی خوراک از غلات که و حبوبات معمولا آش نامیده می‌شود.
برای کسی آش پختن کنایه از: کاری به زیان او انجام دادن، یا توطئه چیدن برای او.
برای تنبیه و ادب کردن او تصمیم‌هایی گرفتن.

جمله سازی با آش پختن

مطبخی ایست ناگوار مرا شهره گشته بآش پختن کست