یک تیم مجموعهای از افراد است که به منظور دستیابی به یک هدف مشخص گرد هم آمدهاند. از تیمها برای انجام وظایفی استفاده میشود که پیچیدگی دارند و میتوان آنها را به زیر وظایف سادهتر تقسیم کرد. اعضای تیم معمولاً دارای مهارتهای مکمل هستند که باعث ایجاد همافزایی در یک تلاش هماهنگ میشود، به گونهای که نقاط قوت هر عضو به حداکثر و نقاط ضعف آنها به حداقل میرسد. اعضای تیم باید یاد بگیرند که چگونه به یکدیگر کمک کنند و دیگر اعضا را از پتانسیلهای مثبت خود آگاه سازند، تا فضایی فراهم شود که سایر اعضا بتوانند فراتر از محدودیتهای فردی خود عمل کنند. به نقل از دانشنامه مدیریت خالد شهبازمهر، تیم مانند یک انسان عمل میکند. اندازه و ترکیب تیم به نوع و ابعاد فعالیتهای آن بستگی دارد. با این حال، برخی از پژوهشها نشان دادهاند که برای حل مسائل، اندازه مطلوب تیم چهار نفر است.

تيم
لغت نامه دهخدا
تیم. ( اِ ) کاروانسرای بود. ( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 342 ). کاروانسرای بزرگ را گویند. چه تیمچه کاروانسرای کوچک است. ( برهان ). کاروان سرا. ( فرهنگ جهانگیری ) ( فرهنگ رشیدی ) ( غیاث اللغات ) ( اوبهی ). کاروانسرای بزرگ است و حجره و خانه را نیز گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). کاروانسرای بزرگ و بازار. ( ناظم الاطباء ). خانه و کاروانسرا. ( شرفنامه منیری ):
چو پوست روبه بینی به تیم واتگران
بدان که تهمت از دنبه ٔبسرکار است.رودکی.نهاده روی به حضرت چنانکه روبه پیر
به تیم واتگران آید از در تیماس.ابوالعباس.پیش گرفته سبد باشتین
هر یک همچون در تیم حکیم.منجیک.از شمار تو کس طرفه به مهر است هنوز
وز شمار دگران چون در تیم است دودر.لبیبی.چو مه گذشت تو شادی ز بهر غله تیم
ولیکن آنکه ترا غله او دهد به غمست.ناصرخسرو( دیوان ص 88 ).چشم داری ماه را تا نو شود
تا بیابی از سپنجی سیم تیم.ناصرخسرو.به سخاوت سمری، از بس که وقف رباط
بر فسوسی بدهی غله گرمابه و تیم.ناصرخسرو ( دیوان ص 301 ).و کوی بکار و تیمچه های بازار و مدرسه فارجک و تیم کفشگران و... همه بسوخت. ( تاریخ بخارا ص 113 ). چون به گرگان رسید... یکی از خدم قابوس گفت که در فلان تیم جوانی آمده است عظیم... ( چهارمقاله عروضی ).
جامه شوئی نکرده مادر من
نه پدر تیم را نگهبانی.سوزنی.مگر خواهد خرشاعر که از خرکرگان وی
چو تیم خرفروشانی شود دیوان اشعارم.سوزنی.امیدهاست که از یال او ادیم برند
هزار کفشگر اندر میان رسته ٔتیم.سوزنی.گه چو دمسنجک از شاخ به شاخ
گاه چون شبپرک از تیم به تیم.خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 903 ).ای کلام تو رشک در یتیم
وی عطای تو دیه و خانه و تیم.عطار.سالی بگذشت کاندرین تیمارم
تا دست تو گیرم و سوی تیم آرم.عطار.تو نترسی که باغ سازی و تیم
خرج آن جمله از خراج یتیم.اوحدی.مست و بیخود درآمد از در تیم
کرده بیجاده،جای در یتیم.خواجه عمید ( از انجمن آرا ).نه مشغول گردی زیاد
فرهنگ معین
(اِ. ) اندوه، دلتنگی.
[ انگ. ] (اِ. ) یک دستة ورزشکار از یک رشتة ورزشی.
فرهنگ عمید
۲. بنایی شامل چند دکان یا حجره که بازرگانان در آنجا دادوستد می کنند، بازار: امیدهاست که از یال او ادیم برند / هزار کفشگر اندر میان رستهٴ تیم (سوزنی: لغت نامه: تیم ).
۱. اندوه، دلتنگی.
۲. غم خواری.
۱. گروهی بازیکن که با یکدیگر در مقابل یک گروه ورزشی دیگر بازی می کنند یا مسابقه می دهند: تیم فوتبال.
۲. گروهی مرکّب از دو نفر یا بیشتر که برای یک هدف مشخص تلاش می کنند: تیم پزشکی.
فرهنگ فارسی
( اسم ) دسته ای ورزشکار که دریکی از فنون ورزشی کار کنند تیم فوتبال تیم والیبال.
بطنی است از غافق و از آن قبیله است: القاضی محمد التیمی که از انس روایت دارد کوهی است شرقی مدینه
دانشنامه عمومی
تیم مثل یک انسان می ماند.
اندازه و ترکیب مستقیمی از نوع و ابعاد فعالیت آن ها می باشد. با این همه برخی پژوهش های انجام شده نشان داده است که در زمینه حل مسئله اندازه مطلوب چهار نفر می باشد. همچنین پژوهش های Belbin نشان داده است که ابعاد تیم بین 5 تا 12 نفر است که در این میان تعداد 8 نفر بهینه می باشد. دیوید کوپریدر ابعاد بزرگ را برای تیم ها پیشنهاد می دهد. وی معتقد است که تیم های بزرگتر قادر به پاسخ گویی به تعداد بیشتری از مشکلات می باشند. از نظر ترکیب، تیم ها به دو دسته همگن و ناهمگن تقسیم می شوند. در تیم های همگن مهارت های اعضا شباهت های بیشتر و در بعضی موارد هم پوشانی دارد که ممکن است دامنه مسائل قابل حل توسط تیم را کاهش دهد ولی رابطه اعضا را بیشتر می کند. در تیم های ناهمگن مهارت های اعضای تیم تفاوت های بیشتری دارد که سبب افزایش دامنه حل مسئله تیم و افزایش میزان خلاقیت آن و نیز افزایش احتمال بروز اختلاف نظر در تیم می گردد..
یکی از تقسیم بندی های رایج که تیم ها را به دو حالت کلی تقسیم می کند: دسته بندی تیم های مستقل و وابسته می باشد. برای ادامه به عنوان مثال تیم فوتبال که به وضوح یک تیم وابسته است، دارای ویژگی های زیر می باشد:
• هیج کاری بدون همکاری همه اعضای تیم قابل انجام نیست.
• در این گونه تیم، اعضا دارای مهارت های منحصربه فردی هستند.
• موفقیت هر فرد کاملاً به موفقیت تیم وابسته است.
از سوی دیگر یک تیم شطرنج نمونه ای از یک تیم مستقل است که دارای ویژگی های زیر می باشد:
• نتیجه کار هر فرد بر روی کار افراد دیگر تیم بدون تأثیر یا با کمترین تأثیر است.
• افراد در این تیم کارهای مشابهی را به صورت انفرادی انجام می دهند.
تیم (اوب). تیم ( به لاتین: Tym ) یک رود در روسیه است که در استان تومسک واقع شده است.
تیم (بازیکن فوتبال). البا ده پادوا لیما ( انگلیسی: Tim; ۲۰ فوریهٔ ۱۹۱۵ – ۷ ژوئیهٔ ۱۹۸۴ ) با نام مستعار تیم بازیکن و مربی فوتبال اهل برزیل بود.
از باشگاه هایی که در آن بازی کرده است می توان به باشگاه فوتبال کورینتیانس، باشگاه ورزشی اتلتیکو جونیور، باشگاه فوتبال فلومیننزه، باشگاه ورزشی واسکو دوگاما، باشگاه فوتبال سائو پائولو، و باشگاه فوتبال بوتافوگو اشاره کرد.
وی همچنین در تیم ملی فوتبال برزیل بازی کرده است.
تیم (فیلم). تیم ( به انگلیسی: Tim ) فیلمی استرالیایی محصول سال ۱۹۷۹ و به کارگردانی مایکل پتی است. در این فیلم بازیگرانی همچون پایپر لوری، مل گیبسون، آلوین کورتس و پت اویسون ایفای نقش کرده اند.
تیم (مجموعه تلویزیونی). تیم ( لهستانی: Ekipa ) یک درام سیاسی تلویزیونی لهستانی است که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد.
• یانوش گایوس
• مارچین پرخوچ
• آندژی سِـوِرین
• مارک فرانتسکوویاک
• ریشارد کوتیس
• ماوگوژاتا زایاژکوفسکا
• کشیشتف استروئینسکی
• کاتاژینا هرمان
• یژی فدوروویچ
• لئون خارِویچ
• آگنیشکا گروخوفسکا
• روموآلد کوئوس
• هالینا اسکوچینسکا
• تادئوش خودتسکی
• مارچین بوساک
• کاتاژینا گنیفکوفسکا
• روبرت چبوتار
• پیوتر شیفکیـِویچ
• الژبیتا یاروشیک
• وویچیخ چروینسکی
• اوا کوتینیا
• آرتور یانوشاک
• پاوئو کرولیکوفسکی
• میخاو ژورافسکی
• یژی موس
• مارچین دوروچینسکی
• بوریس شیتس
• ماچئی کوزووفسکی
• استانیسواف برودنی
• ماچئی کوالفسکی
• مونیکا کشیفکوفسکا
• الکساندرا یوستا
• والدمار چیشاک
• پاوئو توخولسکی
• آندژی کونوپکا
• گراژینا ژیلینسکا
• وویچیخ کالاروس
• رافائو ماچکوویاک
• ریشارد باریچ
• روبرت وابیخ
• مارک کالیتا
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
تیم در لغت به معانی گوناگون، از جمله «هواخواه سرگشته ای که عقلش را از دست داده» یا «بنده به ذلت افتاده» است.
ویکی واژه
کاروانسرای بزرگ.
اندوه، دلتنگی.