واژهی رَخیدن مصدری است که در منابع معتبر لغوی فارسی همچون ناظمالاطباء، برهان، فرهنگ جهانگیری و غیاثاللغات بهکار رفته است. این واژه به معنای نفسکشیدن یا نفسزدنِ سنگین و بریدهبریده است که معمولاً در پی حمل بار گران یا انجام کاری مشقتبار پدید میآید. همچنین در فرهنگهایی چون رشیدی و شعوری، به نفستندزدن ناشی از دویدن یا باربری اشاره شده است.
در متون کهن، این واژه با صورتهای گوناگونی همچون اَنْح، اُنوح، طَحیر و نَحْم نیز همراه شده که همگی بر مفهوم نفسنفسزدن یا دمسختکشیدن دلالت دارند. برخی از این کاربردها حتی حالتی از تنگی نفس ناشی از بیماریهایی چون دَمه (آسم) یا تاسه را نیز شامل میشوند. بنابراین میتوان گفت رَخیدن در زبان فارسی کهن، توصیفکنندهی حالتی از تنفسِ سنگین و دشوار است که از فشار جسمی یا رنجوری ناشی میشود. برای مطالعهی بیشتر در این زمینه، میتوان به مدخل رَخنده در فرهنگهای تاریخی زبان فارسی مراجعه نمود.