سخره گیر

سخره‌گیر واژه‌ای است در زبان فارسی که به فردی اطلاق می‌شود که دیگری را مورد استهزا و تمسخر قرار می‌دهد. این شخص با گفتار یا رفتاری تحقیرآمیز، سعی در خوار کردن و کوچک شمردن فرد مقابل دارد. به عبارت دیگر، سخره‌گیر کسی است که از تمسخر دیگران لذت می‌برد و از این طریق، احساس برتری و قدرت می‌کند. این رفتار، نه تنها از نظر اخلاقی ناپسند است، بلکه می‌تواند اثرات مخربی بر روحیه و اعتماد به نفس فردی که مورد تمسخر قرار می‌گیرد، داشته باشد.

علاوه بر معنای تمسخرکننده، سخره‌گیر می‌تواند به کسی اطلاق شود که از موقعیت قدرت خود سوء استفاده کرده و دیگران را به بیگاری می‌گیرد یا به زیردستانش سخت می‌گیرد. در این مفهوم، سخره‌گیر فردی است که با اعمال فشار و زور، سعی در بهره‌کشی از دیگران دارد و حقوق آن‌ها را نادیده می‌گیرد. این رفتار، نه تنها باعث ایجاد نارضایتی و سرخوردگی در میان زیردستان می‌شود، بلکه می‌تواند منجر به کاهش بهره‌وری و کارایی در محیط کار نیز گردد.

به طور کلی، واژه سخره‌گیر دارای بار معنایی منفی بوده و به فردی اشاره دارد که رفتارهای ناشایست و تحقیرآمیزی از خود بروز می‌دهد. این رفتارها، چه در قالب تمسخر و استهزا و چه در قالب بیگاری و سخت‌گیری، می‌توانند اثرات مخربی بر روابط اجتماعی و سلامت روانی افراد داشته باشند. از این رو، اجتناب از اینگونه رفتارها و ترویج فرهنگ احترام و همدلی، از اهمیت بسزایی برخوردار است.

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) ۱ - کسی که مردم را به بیگاری می گیرد. ۲ - کسی که به زیر دستانش سخت می گیرد.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه مردم را به بیگاری برد ۲ - زیر دست آزار زبونگیر.

ویکی واژه

کسی که مردم را به بیگاری می‌گیرد.
کسی که به زیر دستانش سخت می‌گیرد.

جمله سازی با سخره گیر

تو شوم از بس که کردی سخره گیری فرو ناید دو اشکم گر بمیری
در هر گناه سخره دیوم بخیر خیر یارب مرا خلاص ده از دیو سخره گیر
چو فارغ شد غم او را سخره گیرد مبادا هیچ کس ای یار فارغ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ایت
ایت
دول
دول
معشوق
معشوق
پومپویر
پومپویر