سیاهدست، به معنای بخیل و رذل، به نوعی به افرادی اطلاق میشود که در رفتار خود بسیار تنگنظر هستند. این واژه در واقع نشاندهندهی صفتهایی چون ممسک و ناراحتکننده بودن میباشد. همچنین، در برخی موارد، این اصطلاح به معنای شوم و نحس نیز به کار میرود و به افرادی اشاره دارد که به نوعی بد یمن شناخته میشوند. به طور کلی، سیاهدست به آن دسته از افراد اشاره دارد که نه تنها در جنبههای مالی بخیل هستند، بلکه در روابط اجتماعی و انسانی خود نیز از لطف و بخشش بیبهرهاند. در واقع، این مفهوم به یک ویژگی منفی در شخصیت افراد اشاره دارد که میتواند به تنهایی منجر به طرد شدن آنها از جامعه و روابط انسانی شود.
سیاه دست
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. فرومایه.
۳. شوم، نحس.
ویکی واژه
پست، فرومایه.
شوم، نامبارک.
جمله سازی با سیاه دست
به خون خویش گواهی دهد گرفتاری سیاه دستی صیاد از حنا پیداست
می شود دل ز قبول نظر خلق سیاه دست رد صیقل آیینه درویشان است
چو زلف سر نکشد با تو دهر اگرچه بتی است سفید کاخ چو عارض سیاه دست چو خال