فرهنگ معین
( ~. ) [ ع - فا. ] (حامص. ) جنگاوری، دلاوری.
( ~. ) [ ع - فا. ] (حامص. ) جنگاوری، دلاوری.
عمل و شغل سلاحشور جنگاوری سپاهی گری.
جنگاوری، دلاو
💡 تنسی ویلیامز در مورد آن شب و آشنایی با مارلون براندو گفته بود که او نمایش تمام عیار زیبایی و سلحشوری بود. «او زیباترین مردی بود که من به عمر خودم دیده بودم و چنان راه آب را باز میکرد کرد که گویی تمام عمرش لوله کش بوده.»
💡 و در متن خود در کیهان این لایحه را «الگوبرداری از اسناد سازمان ملل و قوانین غربی» دانسته و نوشت: «این لایحه در جهت اطاعت از بند ۲ هدف ۵ سند ۲۰۳۰ تهیه شدهاست.»این گفتههای وی واکنشهای بسیاری ایجاد کرد. واکنش پروانه سلحشوری، رئیس فراکسیون زنان مجلس :[دیدگاه جانبدارانه]
💡 زان غمزه چون تیرش و ابروی کمان گیرش اسرار سلحشوری با تیر و کمان برگو
💡 سلحشوری، ۵ دی در مصاحبه با ایسنا میگوید که گفتههای زهرا آیتاللهی منشأ از «تفکرات سیاسی» وی دارد. «نمیشود گفت که چون شوهر، محرم زن است هر کاری میخواهد بکند، باید تعریفی از انسان بودن زن داشته باشیم» [دیدگاه جانبدارانه]
💡 دست زهره در حنی او کی سلحشوری کند مرغ خاکی را به موج و غره دریا چه کار