نبرد بزرگ کیخسرو، یکی از حماسهآفرینترین و سرنوشتسازترین رویاروییهای تاریخ اساطیری ایران، نقطه عطفی در ستیز دیرینه میان ایران و توران محسوب میشود. این منازعه عظیم، که با رهبری مدبرانه کیخسرو، شاه دادگر ایران، و در مقابل، اقتدار افراسیاب، پادشاه توانا و گاه بیرحم توران، شکل گرفت، نه تنها میدان نبردی بر سر قدرت و سرزمین بود، بلکه تجسمی از نبرد خیر و شر، داد و بیداد، و انتقام برای مظلومیت بود. طولانی و طاقتفرسا بودن این جنگ، خود گواهی بر شدت و اهمیت آن در شاهنامه است.
این نبرد بزرگ، که با جزئیات فراوان و صحنههای بدیع در شاهنامه به تصویر کشیده شده است، اوجگیری انتقام برای فجایع گذشته، بهویژه کشته شدن سیاوش، شاهزاده پاکسرشت ایران، به دست افراسیاب و پیران ویسه بود. کیخسرو، با کولهباری از غم و اندوه و ارادهای پولادین برای برقراری عدالت، سپاه ایران را رهبری کرد. هر گام از این لشکرکشی، هر برخورد در میدان کارزار، روایتی از شجاعت، وفاداری، و عزم راسخ ایرانیان در دفاع از میهن و اعاده حقوق پایمال شده بود.
در نهایت، این جنگ باشکوه با پیروزی قاطع کیخسرو و کشته شدن افراسیاب به پایان رسید. این فتح، نه تنها سایه شوم تورانیان را از سر ایران برداشت، بلکه انتقام خون سیاوش را نیز ستاند و صلحی پایدار و حاکمیت داد را بر سرزمین ایران برقرار ساخت. نبرد کیخسرو، فراتر از یک پیروزی نظامی، نمادی از پیروزی نهایی حق بر باطل و تجلی قدرت اراده انسان در تحقق اهداف والای خویش است که تا ابد در پهنه ادبیات فارسی طنینانداز خواهد ماند.