لغت نامه دهخدا
تخته کردن. [ ت َ ت َ / ت ِ ک َ دَ ]( مص مرکب ) بند کردن دکان. ( آنندراج ). بستن دکان.
- دکان خود را تخته کردن؛ از دعاوی علمی و ارشادی خود دست بداشتن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
- دکان کسی را تخته کردن؛ وی را بی اعتبار کردن. دعاوی علمی کسی را باطل ساختن. او را در انظار بی ارزش و نادرست نمودن.