بارآوری

لغت نامه دهخدا

( بارآوری ) بارآوری. [ وَ ] ( حامص مرکب ) مثمری. میوه داری. بارداری.

فرهنگ فارسی

( بار آوری ) باروری میوه داری مثمری.

فرهنگستان زبان و ادب

بارآوری
{fecundity} [علوم سلامت] 1. توانایی تولیدمثل فرزند به طور مکرر و به تعداد زیاد 2. در جمعیت نگاری (demography )، توانایی بالقوۀ کاراندام شناختی تولیدمثل فرزند زنده

ویکی واژه

1. توانایی تولیدمثل فرزند به‌طور مکرر و به تعداد زیاد 2. در جمعیت‌نگاری (demography)، توانایی بالقوۀ کاراندام‌شناختی تولیدمثل فرزند زنده.

جمله سازی با بارآوری

نخل احباب تو را کامل شود بارآوری کشت اعداء تو را حاصل شود بی‌حاصلی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال آرزو فال آرزو فال امروز فال امروز فال ورق فال ورق