آشوب طلب

آشوب‌طلب واژه‌ای مرکب است که از دو بخش آشوب و طلب تشکیل شده است. آشوب در فرهنگ لغات فارسی به معنای فتنه، فساد، هرج و مرج، و ناآرامی به کار می‌رود؛ گویی ظرفی از آرامش را ناگهان به هم می‌ریزد! بخش دوم، طلب، نیز به معنای خواستن و جست‌وجوگری است. بنابراین، در یک نگاه کلی، آشوب‌طلب به کسی اطلاق می‌شود که در پی برهم زدن نظم موجود، ایجاد ناآرامی و دامن زدن به شورش و انقلاب است. این واژه به نوعی توصیف‌گر فردی است که گویا از آرامش خسته شده و به دنبال هیجان‌های ناخواسته است!

مفهوم آشوب‌طلب تنها به شورش‌های فیزیکی محدود نمی‌شود، بلکه می‌تواند ابعاد گسترده‌تری داشته باشد. از منظر اجتماعی، ممکن است به فردی گفته شود که با انتشار اخبار کذب، ایجاد تفرقه یا تشویش اذهان عمومی، به دنبال برهم زدن آرامش روانی جامعه است. در بستر سیاسی، آشوب‌طلب به کسی اشاره دارد که با اقدامات غیرقانونی و تندروانه، به دنبال تغییر ساختارهای سیاسی یا نظام حاکم است. به عبارت دیگر، هر جا که آرامش و نظم به خطر افتد، می‌توان ردپای آشوب‌طلبی را مشاهده کرد؛ از یک جنجال کوچک در صف نانوایی گرفته تا یک بحران بزرگ ملی! البته همیشه نمی‌توان با قطعیت حکم داد، زیرا گاهی تغییرات ضروری نیز ممکن است در ابتدا، شبیه به آشوب به نظر برسند.

لغت نامه دهخدا

( آشوب طلب ) آشوب طلب. [ طَ ل َ ] ( نف مرکب ) فتنه جو. انقلاب خواه.

فرهنگ عمید

( آشوب طلب ) ۱. فتنه جو.
۲. خواهان شورش و انقلاب.

فرهنگ فارسی

( آشوب طلب ) ( اسم ) فتنه جو طرفدار هرج و مرج طرفدار شورش.
فتنه جو

ویکی واژه

/آشوب/طلَب/
آشوب‌طلب
طرفدار هرج و مرج و خواستار آشوب و فتنه و بی‌نظمی. در رشادتش حرفی نیست، ولی آشوب‌طلب است.‌«مخبرالسلطنه»

جمله سازی با آشوب طلب

نفس آشوب طلب با همه کس در همه حال صلح کل کرد چو با خویش در جنگ زدم
طی وادی خطرناک پرآشوب طلب نتوان بی مدد راهبر بینایی
آشوب طلب خاطر فرزانه ندارد زنبور هوس در دل ما خانه ندارد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال رابطه فال رابطه فال ابجد فال ابجد فال تاروت فال تاروت