واژه آستینه در لغتنامه دهخدا، به معنای بیضه، تخم مرغ و خایه آورده شده است. این واژه با فتح همزه اَستینه و همچنین آشتینه و آشینه نیز ضبط شده است. در مدخل استینه در همان لغتنامه، به نقل از برهان قاطع، استینه به معنای تخم مرغ ذکر شده است. هدایت در انجمن آرا، با اشاره به اینکه این کلمه را در فرهنگهای دیگر نیافته است، به لغتنامه برهان ارجاع میدهد و باز هم به مدخل آستینه برای اطلاعات بیشتر ارجاع داده شده است. به طور خلاصه، این لغتنامه به ریشهشناسی و معانی مختلف واژه آستینه و مشتقات آن، از جمله استینه، آشتینه و آشینه پرداخته و آن را معادل تخم مرغ و در معنایی عامتر، بیضه دانسته است.
آستینه
لغت نامه دهخدا
استینه. [ اَ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) تخم مرغ. ( برهان ). هدایت در انجمن آرا ذیل این کلمه گوید: برهان در برهان بی برهان آورده و در فرهنگها نیافتم. رجوع به آستینه شود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
ویکی واژه
(فنی): قطعه فلزی کوچک، استوانهای، و توخالی، معمولا از ماده نرم.
جمله سازی با آستینه
ز راه مهر دامن در کشیده به خونریز آستینها بر کشیده
تو گفتی که هر یک عروسیست مست نوان و آستینها فشانان به دست
فروغ ساعدش از آستینها چو نور شمع از فانوس پیدا