آب گشاده

فرهنگ معین

( آب گشاده ) (بِ گُ دِ ) (اِمر. ) شراب زبون و کم کیف، بادة کم اثر.

فرهنگ فارسی

( آب گشاده ) ( اسم ) شراب زبون و کم کیف باد. کم اثر.

ویکی واژه

شراب زبون و کم کیف، بادة کم اثر.

جمله سازی با آب گشاده

💡 ز«ده مویز» نخواهم از این سپس گندم ولیک خواهم آب گشاده را ز مویز

💡 زر به بهای می جوینه مکن گم آتش بسته مده به آب گشاده

💡 ز بسکه ماند دل و چشم من در آتش و آب گشاده در دل و در چشم من بر آتش و آب

💡 تابوت و تخت کاهو آب گشاده تاهو عیب و غزال آهو گند آوری گرازی

💡 ای مهر تو بر سینهٔ من مهر نهاده ای عشق تو از دیدهٔ من آب گشاده

فوت جاب یعنی چه؟
فوت جاب یعنی چه؟
الکن یعنی چه؟
الکن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز