فرهنگ معین - صفحه 37
- دفینه
- تراشیدن
- صیفی کاری
- رستگار
- پیش پرداخت
- ساقی نامه
- تنگه
- شیپور
- قفل
- گیج
- خرقه
- ستودن
- شت
- اگرمان
- هیتر
- اشفتگی
- دیالکتیک
- پایدار
- دایره المعارف
- پارسا
- سربند
- قاتل
- امین
- اصغر
- قاسم
- شکمبه
- مظهر
- نسبت دادن
- مقبره
- جناغ
- جام جم
- ساده نویسی
- مشاهده
- ریبت
- حمیم
- پستک
- پژمریدن
- گلرنگ
- یازده
- رستخیز
- سرسبز
- مأخوذ
- تبعض
- مندرس
- آزموده
- امشب
- ترفع
- منصوب
- برآمدن
- سبک داشتن
- افتعال
- احرام
- آب خوری
- آذریون
- افروزنده
- اشبه
- اطمینان
- مین
- رافع
- صاحب نسق