فرهنگ معین - صفحه 23
- آب دهان
- آب زیر کاه
- آخ
- پسندیده
- پنکه
- پیاله
- پیش نهاد
- چرخ
- چلیپا
- اتمسفر
- اتوبوس
- اجتماعی
- استعمال
- اضافه
- اعتقاد
- اغر
- افراز
- افسر
- مکیس
- مکینه
- میان
- میکروسکوپ
- ناخودآگاه
- ناز
- نامرد
- ناکس
- هرا
- هرزه
- هری
- هم ریش
- والی
- پاسبان
- پانسیون
- پاپ
- پاینده
- پرخور
- آزار
- ازدواج
- ارتش
- اجل
- جدی
- جداً
- تیز
- جدا
- تمرين
- توهم
- توشمال
- دوری
- توهین
- تکامل
- جابر
- جاسوس
- جخت
- جلو
- گرم
- گریختن
- گنجه
- یال
- یونجه
- آبشخور