فرهنگ معین - صفحه 133
- راه بریدن
- راهدار
- راکاره
- رباخوار
- رحموت
- رخیدن
- رزم توز
- رصین
- رقم زدن
- رنگ کردن
- رنگپریده
- رودنواز
- روزنامهنویس
- روضه خوان
- رومبا
- روناس
- روهینا
- روي
- روی داشتن
- روی نمودن
- رویین خم
- ريخ
- ريس
- ریزه کاری
- ریش تراش
- زائو
- زاغه
- زاییدن
- زباله دان
- زراغن
- زعماء
- زنباره
- زه کشیدن
- زهرآگین
- زهوار
- زودیاب
- زگیل
- زیرک سار
- ساده کار
- ساروج
- ساز زدن
- ساقدوش
- ساقط کردن
- سانسورچی
- سایه خشک
- ستیغ
- ستیهیدن
- سر بر کردن
- سر خوردن
- سرسپرده
- سرلوحه
- سروال
- سعال
- سمت الرأس
- سنباده
- سندره
- سنگدان
- سوبژکتیو
- سودازدگی
- سوسنبر