لغت نامه دهخدا چرمگری. [ چ َ گ َ ] ( حامص مرکب ) چرمسازی. کار و پیشه چرمگر. صرامی. پیراستن پوست ناپیراسته. ساختن چرم از پوست ناپیراسته حیوانات. دباغی کردن پوست.عمل دباغ. رجوع به چرمگر و چرمساز و چرمسازی شود.