چرمگر

لغت نامه دهخدا

چرمگر. [ چ َ گ َ ] ( ص مرکب ) دباغ و کسی که پوست را دباغی میکند. ( ناظم الاطباء ). صَرّام.چرمساز. پوست پیرا. آنکس که پوست ناپیراسته را تبدیل به چرم پیراسته کند. رجوع به چرمساز و چرمگر شود.
- به چرمگر نگرستن گاو، نگاه کردن گاو به چرمگر ؛ مثل است درمورد کسی که به خشم و نفرت در کسی یا چیزی نگرد :
از بهر سه بوسه ای بت بوسه شمر
چون گاو بچرمگر، بمن در منگر.فرخی.در من نگری مثل گاو پیر که بچرمگر نگرد. ( از قرة العیون ).

فرهنگ عمید

کسی که پوست حیوانات را دباغت میکند و چرم می سازد، چرم ساز، دباغ، پوست پیرا.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال مکعب فال مکعب فال تک نیت فال تک نیت فال پی ام سی فال پی ام سی