استرابادی محمدجعفر

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] استرآبادی محمدجعفر. شیخ مولی محمّد جعفر بن مولی سیف الدین الأسترآبادی، از عالمان قرن دوازدهم هجری قمری،در روستای نوکنده از توابع استرآباد،شهری ما بین ساری و گرگان در استان مازندران در سال 1198 ه - ق،زاده شد.
وی با تشویق والد خود به تحصیل علوم مقدماتی در زادگاه خویش پرداخت. پس از چندی متوجه کشور عراق شد و در درس سید علی طباطبایی صاحب ریاض المسائل حاضر گشت.
در همین زمان وی تقریرات درس استاد خویش را در قالب اثری به نام ملاذ الأوتاد به نگارش درآورد.همچنین با تألیف کتاب شوارع الأنام فی شرح القواعد در سی سالگی به سال 1228 ق، مورد تحسین استاد خویش قرار گرفت.
وی در سال 1231ق،دو سال قبل از مرگ استادش سید علی طباطبایی،در ایام ریاست مولی محمد رضا استرآبادی به زادگاه خویش بازگشت اما اقامتش در آنجا به طول نیانجامید و پس از تألیف کتاب مشکاه الوری در شرح الفیه شهید اول،در اوائل ریاست و زعامت مولی عبدالوهاب قزوینی به قزوین رفت و مورد تکریم و احترام واقع گشت.فتح علی شاه قاجار طی سفری که به قزوین داشت به فضل و دانش استرآبادی پی برد و از او خواست که به تهران برود و استرآبادی نیز خواسته او را اجابت نمود.وی در تهران مورد اجلال و بزرگداشت شاه قاجار واقع گشت و با امکاناتی که به دستور شاه برای وی فراهم شده بود به تدریس و تصنیف و تألیف پرداخت.
استرآبادی در دفاع از دین و جهاد علیه مخالفان پیش قدم بود و در سال 1241 ه-ق با سید محمد طباطبایی معروف به سید مجاهد برای جهاد با قوای متجاوز زوس راهی شد.و چون از جنگ با روس ها بازگشت عازم زیارت خانه خدا شد و از طریق نجف بازگشته در کربلا رحل اقامت افکند تا اینکه در سال 1246 ه- ق برخی از خاندان وی به بلای طاعون از دنیا رفتند و وی پس از دو سال اقامت در کربلا به ایران بازگشت و بعد از اقامت در شهرهای مختلفی چون کرمانشاه، طهران و استرآباد به زیارت امام رضا علیه السلام مشرف شد. پس از بازگشت محمّد شاه قاجاراز نبرد هرات و دیدار وی با استرآبادی از وی برای مراجعت دوباره به تهران دعوت کرد که مورد قبول استرآبادی قرار گرفت و در تهران مرجعیت دینی را به عهده گرفت.
استرآبادی سرانجام در سال 1263 ه ق در تهران دار فانی را وداع گفت و پیکرش بنا به گفته صاحب الذریعه به نجف اشرف منتقل گشت و در مکانی که خود از پیش معین کرده بود به خاک سپرده شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم